۱۳۹۶ دی ۳۰, شنبه

عزیزان به این سایت مراجعه کنند


http://www.porpasokh.com/Content/Question/078a837f-daab-4594-9f0e-477dec747b1c

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

عضویت در تلگرام

درود بر عزیزان گرامی،

برای عضویت در گروه پاسخ به سوالات  الهیات مسیحی در مقطع دانشگاهی و پیشرفته به ما در تلگرام به پیوندید. آدرس ما از این قرار است:


برای عضویت در گروه پاسخ به سوالات دروس الهیات مسیحی در مقطع دانشگاهی به تلگرام ما مراجغه کنید
telegram.me/christ_JesusJohn


برادر شما یوحنا مارو

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۴, دوشنبه

شباهتهای ما با یونس نبی

 موضوع موعظه:  شباهتهای ما با یونس نبی

واعظ: کشیش یوحنا آبیلا مارو
                                                            قسمت اول

                                                         قسمت  دوم

                                                 
                                              قسمت سوم

                                         قسمت آخر

برکت خداوند با شما عزیزان
 برادر کشیش یوحنا 

۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

موضوع موعظه: رابطه عاشقانه

 موضوع موعظه:  رابطه عاشقانه

واعظ: برادر شما کشیش یوحنا مارو

                                                             قسمت اول
                                                

                                    
                                                    قسمت دوم


                                                  قسمت سوم
برکت خداوند با همه شما عزیزان

۱۳۹۳ آبان ۲۲, پنجشنبه

"آیا در مسیحیت زنان می‌توانند در کلیسا تعلیم و یا موعظه کنند؟"


چندی پیش یکی از ایمانداران در مورد منصب زنان در کلیسا سوالی مطرح کردند  و در مورد متن بحث انگیر رساله اول قرنتیان باب 14 و اول رساله تیموتاوس باب دوم صحبت شد. سوال این خواهر گرامی، پر محتوا و بر گرفته از آیات کتاب مقدس و حقیقتا درخور تامل برای هر یک از ایمانداران در مسیح عیسی بود. 

بعد از إتمام صحبتها به این خواهر عزیز قول دادم که  در مورد جایگاه زنان در منصب کلیسای مطلبی بنویسم. امید دارم که با نوشتن این مقاله سوتفاهم ها در این زمنیه برداشته شود تا بتوانیم موجب بنا کلیسا شویم . در همین ابتدا در مسیح عیسی دعا میکنم که فرهنگ ما، تعصب‌های ما و نگرش یک‌ طفره مان، ما رابه سمتی سوق ندهد که با کلیشه‌ها سازش کنیم، بلکه پیام انجیل را برای شفا و آزادی زنان و مردان  یکسان بکار ببریم."  آمین

برای درک جایگاه زنان ما باید در ابتدا ببینم دیدگاه مسیح عیسی در مورد زنان ، و نقش این زنان در جامعه زمان او چه بوده است؟

اگر به روایتهای کتاب مقدس نگاه کنیم میبینم که رفتار مسیح عیسی با زنان در زمان خود بسیار متفاوت از فریسیان زمان خود بود و این رفتار را میتوان رفتاری رادیکاری مسیحایی بخوانیم. چرا که رفتار او با زنان و با  دعوت از ایشان به پیروی از خود،  فرهنگ آن زمان را در مورد زنان شکست.  حضور چندین زن در اطراف مسیح عیسی برای پیروی از او  امری بی‌سابقه در فرهنگ و تاریخ آن زمان بود.

اگر کمی با تاریخ و فرهنگ 2000 سال پیش آن زمان، آن هم در مناطق اسرائیل آشنا باشیم، نمی‌توان رفتار متفاوت عیسی نسبت به زنان را  ناچیز بشماریم. در آن زمان آنچنان مذهب و شریعت خشک در مردم رخنه کرده بود که موجب حقارت زنان در جامعه شده بود . برای ایشان مقامی پست و حقیردر نظر گرفته شده بود.. حتی زنان در پرستش های عمومی حق شرکت نداشتند و از این کار محروم بودند. به صراحت تعلیم داده می‌شد که زنان قادر به آموختن امور روحانی نیستند و تعلیم دادن به آنها امری شایسته نیست.

زنان می‌توانستند به تعالیم و خواندن کلام خدا گوش بگیرند ولی انتظار نمی‌رفت که آن را بفهمند و درک کنند و تقریبا از هر گونه تحصیل مذهبی محروم بودند.

در آن زمان مرد سالاری در سرزمین یهود امری عادی به حساب میآمد  تا حدی که در نیایش، فریسیان خدا را شکر می‌کردند که «مشرک و بی‌سواد و زن» آفریده نشده‌اند. در چنین شرایطی رفتار و اندیشه عیسی با زنان  نشانگر تفاوتی زیاد در دیدگاه او با دیگر معلمین مذهبی آن زمان نسبت به زنان بود.


در انجیل لوقا باب 13 آیه 16 مسیح عیسی به زنی که مدت 18 سال گرفتار معلولیت بود او را دختر ابراهیم میخواند و این نمونه ای از رفتار والایی مسیح به یک مفلوج "زن" میباشد. مسیح عیسی او را به عنوان یک عضو رسمی قوم برگزیده خدا اطلاق میکند. عنوانی که در آن زمان برای زنان به رسمیت شناخته نمی شد. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:

واین زنی که "دختر ابراهیم" است و شیطان او را مدت هجده سال تا بحال بسته بود.....

                                                               انجیل لوقا باب 13 آیه 16

و یا در انجیل یوحنا باب 4 میبینیم که او برای گفتگو و مصاحبت و مطالب روحانی زنان احترام میگذاشت. در آن زمان برای چنین مصاحبتی به عنوان دور شدن از تورات مستوجب عذاب جهنم تلقی میشد. جالب است بدانیم که مسیح عیسی به زنی که اولا یهودی نبود و از قوم سامری بحساب میآمد و در ضمن بدنام هم بود "مسیح بودن" خود را آشکار کرد.

و همچنین قابلیت زنان را در امور روحانی و  ستایش زن کنعانی را عظیم میدانند. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

21  پس عیسی از آنجا بیرون شده، به دیار صُور و صیدون رفت. ناگاه زن کنعانیهای از آن حدود بیرون آمده، فریادکنان وی را گفت، خداوندا، پسر داود، بر من رحم کن زیرا دخترمن سخت دیوانه است.   لیکن هیچ جوابش نداد تا شاگردان او پیش آمده، خواهش نمودند که او را مرخّص فرمای زیرا در عقب ما شورش می‌کند.  او در جواب گفت، فرستاده نشده‌ام مگر بجهت گوسفندان گم شده خاندان اسرائیل.   پس آن زن آمده، او را پرستش کرده، گفت، خداوندا مرا یاری کن.  در جواب گفت که، نان فرزندان را گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست.   عرض کرد، بلی خداوندا، زیرا سگان نیز از پاره‌های افتاده سفره آقایان خویش می‌خورند.   آنگاه عیسی در جواب او گفت، ای زن! ایمان تو عظیم است! تو را برحسب خواهش تو بشود. که در همان ساعت، دخترش شفا یافت.

                                                                  انجیل متی باب 15 آیات 21 تا 28

مسیح عیسی حتی زنان را به عنوان شاگرد قبول کرد. و حتی گروهی از زنان را با خود همراه کرد. این زنان با او و در تعالیم عیسی قرار داشتند. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

 و در آنجا زنان بسیاری که از جلیل در عقب عیسی آمده بودند تا او را خدمت کنند، از دور نظاره می‌کردند،  که از آن جمله، مریم مَجْدَلیّه بود و مریم مادر یعقوب و یوشاء و مادر پسران زِبِدی.

                                                               انجیل متی باب 27 آیه 55

زمانی که مسیح عیسی از میان مردگان رستاخیز و قیام کرد او عملا قانون شهادت زنان را که در آن زمان مقبول جامعه اسرائیل نبود شکست. چونکه که او  زنان را مأمور شهادت دادن به این امر مهم کرد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به انجیل مرقس باب 16 مراجعه کنید.

پس بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که ساختار‌ فرهنگی نباید کلیسا را محدود کند، هر چند در بعضی از موارد  باید آنها را در نظر گرفت. ولی همچنین نقش زن در کلیسا باید با ارزشی که او در مسیح دارد سنجیده شود و نه با معیار‌های اجتماعی و تاریخی.

بر عکس کسانی که معتقد هستند زنان در کلیسا هیچ نقش نداشتند باید گفت: نقش زنان از همان ابتدای شروع کلیسا نقشی فعال و آشکار بود. برای مثال اگر ما به واقعۀ پنطیکاست نظر کنیم میبینیم که  مطابق پیشگویی یوئیل نبی، روح‌القدس بر همه شاگردان من جمله زنان که در بالا خانه بودند  قرار گرفت. حضور زنان در کلیسای اولیه نشانه  نقش‌ مهم ایشان  بوده. مثلا مریم مادر مرقس احتمالا رهبری یکی از کلیساهای خانگی بود. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:


چون این را دریافت، به خانهٔ مریم مادر یوحنّای ملقّب به مرقس آمد و در آنجا بسیاریجمع شده، دعا می‌کردند.                                                            کتاب اعمال رسولان باب 12 آیه 12


و همچنین اگر به باب 18 مراجعه کنیم میبینیم که زنی بنام لیدیه در شهر فلیپی و زنی دیگر بنام پریسکیلا به همراه شوهرش بنام آکیلا در تعلیم آپولس که یکی از معلمان برجسته کلیسای اولیه بود نقش داشت.

و مرد یهودی اَکیلا نام را که مولدش پُنْطُس بود و از ایطالیا تازه رسیده بود و زنش پْرِسْکِلَّه را یافت زیرا کْلُودِیُوس فرمان داده بود که همهٔ یهودیان از روم بروند. پس نزد ایشان آمد.

همان شخص در کنیسه به دلیری سخن آغاز کرد. امّا چون پَرِسْکلَّه و اکیلا او را شنیدند، نزد خود آوردند و به دقّت تمام طریق خدا را بدو آموختند.         کتاب اعمال رسولان باب 18 آیات 2 و 26


شاید عزیزانی بگویند که منظور آیه در مورد آکیلا و همسرش این بود که فقط آکیلا به اشخاص  تعلیم دهد و همسرش فقط او را همراهی کند. ولی اگر به آیه 26 نگاه کنیم میبینیم که نویسنده تاکید میکند که پرسکله و اکیلا زمانی که سخن او را شنیدند، او را نزد خود آوردند و طریق خدا (تعالیم مربوط به کتاب مقدس) را به او آموختند. و نویسنده از فعل "آموختند" استفاده میکند.  منظور از  "آموختند" یعنی هم آکیلا و هم همسرش پرسکله در تعلیم آن شخص را یاری دادند.

اگر حال به رساله فیلیپیان باب 4 نظر بیاندازیم میبینم عناوینی که پولس رسول برای  زنان همخدمت  بکار میبرد در حقیقت دیدگاه او را در این رابطه آشکار میکند.
در رساله فیلیپیان پولس رسول نام دو زن دیگر را عنوان میکند. این دو همدوش او در تعلیم دادن همکاری میکردند. این زنان همکاری بیش از رسیدگی به دردمندان و مهمان نوازی را داشتند. بعضی از این زنان منصب شماسی را در کلیسا به عهده داشتند.  به طور کلی پولس رسول از 40 نفردر رسالات خود نام میبرد که از این 40 نفر 16 نفر زن بودند. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید.

از اَفُودیّه استدعا دارم و به سِنتیخی التماس دارم که در خداوند یک رأی باشند.   و از تو نیز ای همقطار خالص خواهش می‌کنم که ایشان را امداد کنی، زیرا در جهاد انجیل با من شریک می‌بودند، با اَکْلِیمِنْتُسْ نیز و سایر همکاران من که نام ایشان در دفتر حیات است.              رساله فیلیپیان باب 4 آیات 2 و 3

باز باید تاکید کنم که پولس رسول افودیه و سنتیخی را شریک خود در جهاد "تعلیم" انجیل عنوان میکند. چنانکه در آیه فوق اشاره شده است.

ولی شاید عزیزان، بگویند در اول قرنتیان باب 14 آیات 34 و 35 و همچون رساله اول تیموتاوس باب 2 آیات 11 تا 15 پولس رسول در مورد تعلیم ندادن و سکوت زنان میگوید. آیا این بدان معنا نیست که زنان "حق" تعلیم دادن را ندارد؟  خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

 وزنان شما در کلیساها خاموش باشند زیرا که ایشان را حرف زدن جایز نیست بلکه اطاعت نمودن، چنانکه تورات نیز می‌گوید.  امّا اگر می‌خواهند چیزی بیاموزند، در خانه از شوهران خود بپرسند، چون زنان را در کلیسا حرف زدن قبیح است.                                                                  رساله اول قرنتیان باب 14 آیات 34 و 35

 زن با سکوت، به کمال اطاعت تعلیم گیرد.   و زن را اجازت نمی‌دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود بلکه در سکوت بماند.                                              رساله اول تیموتاوس باب 2 آیات 11 تا 12

در پاسخ به این عزیزان، باید گفت: اگر زمینه تاریخی این متون را بررسی کنیم میتوانیم به نتیجه مطلوبی که با دیدگاه مسیح عیسی هماهنگ است دست پیدا کرد.

کسی نباید بدون در نظر داشتن زمنیه تاریخی رسالات  را قضاوت کند.  ما نباید یک قسمتِ مجزا را که مربوط به یک موقعیت خاص است، محور اصلی دیدگاه خود بکنیم. حال به  بررسی این متن دو نکته را باید در نظر داشت:

اولا شهر قرنتس از لحاظ فرهنگی و اخلاقی شهری فاسد  به حساب می‌آمد. پس طبیعی بود که در کلیسا تازه تاسیس یافته که زمنیه تعالیم  یهودیت آنچنان نداشت  بی‌نظمی، تفرقه و فساد اخلاقی رخنه کرده باشد. شهر قرنتس  که یک شهر یونانی زبان بود، مردان از تحصیلات دینی بیشتری برخوردار بودند. اغلب زنان که از هر گونه تحصیلات مذهبی محروم بودند در محافل کلیسایی یا از شوهران خود مرتباً سوال می‌کردند و یا با یکدیگر گفتگو میکردند. چنین وضعیت باعث اختلال در مراسم کلیسایی  می‌شد. در چنین شرایطی پولس رسول باید به عنوان ناظر کلیسا  زنان قرنتس را ترغیب به سکوت کند تا ایمانداران بتوانند با روحی آرام در پرستش و عبادت باشند. ولی هرگز منظور پولس این نبوده که زنان  در کلیسا کاملاً خاموش باشند، چرا که در باب 11 از همان رساله قرنتیان در آیه 5 پولس خود به نبوت کردن و دعا کردن زنان در کلیسا اشاره میکند. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:


امّا هر زنی که سر برهنه دعا یا نبوّت کند، سر خود را رسوا می‌سازد، زیرا اینچنان است که تراشیده شود.

                                                    رساله اول قرنتیان باب 11 آیه 5

پس ترغیب زنان به سکوت در کلیسای قرنتس بابت بی نظمی زنان در کلیسا بود. الهیات دان و استاد مطالعه عهد جدید و نویسنده معاصر مسیحی دکتر کنیر در این رابط میگوید: پولس رسول در حقیقت راه حلی را برای مشکل بوجود آمده در کلیسا قرنتس پیدا کرده و او حق داشته که در محیطی با این نوع جهل و بی سوادی روحانی این پیشنهاد را ارائه دهد.

دوما  باید گفت: پولس قصد نداشته که اصول و تعالیم کلی در ارتباط با زنان بدهد، بلکه او موارد بی نظمی در عبادت و صحبت کردن زنان در کلیسا را ارائه می دهد. چرا که محور رساله اول قرنتیان بر محبت تاکید دارد و نه تعالیم کلی زنان در کلیسا. ما نباید فراموش کنیم که پولس رسول در مورد نبوت کردن و دعا کردن زنان اشاره میکند.

و حال به این آیات توجه کنید:

زن با سکوت، به کمال اطاعت تعلیم گیرد.   و زن را اجازت نمی‌دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود بلکه در سکوت بماند.                                              رساله اول تیموتاوس باب 2 آیات 11 تا 12

در همین ابتدا بگویم اگر واژه "آرامی" را به جایی واژه "سکوت" و یا "خاموش" ترجمه کنیم مناسبتر میباشد و به متن اصلی نزدیکتر میباشد. چرا که با بکار بردن این واژه دوری کردن از نزاع و پرخاشگری را بهتر میتوانیم درک کنیم. دلیل هشدار پولس به آرامی و سکوت در حقیقت حکمی بود که آنها را به آرامش دعوت میکرد.

زمانی که پولس رسول به تیموتاوس نامه مینویسد خطاب او به کلیسا شهر افسس بوده که در این شهر معبد آرتیمیس معروف قرار داشت و گروه های زیادی در این معبد فعالیت مذهبی انجام میدادند. این معبد یکی از عجایب هفتگانه جهان به شمار میآمد. و فعالیت زنان در این معبد زبان زده خاص آن زمان بود و آنها با اقتدار در فعالیت های مذهبی این معبد انجام وظیفه میکردند و مردان شهر افسس تقریبا هیچ دخالتی در امور اقتصادی و اداره معبد نداشتند.برای اطلاعات بیشتر در مورد این معبد میتوانید به کتاب اعمال رسولان باب 19 آیات 24 و 25 مراجعه کنید.

نوشته های پولس رسول در  رساله تیموتاوس در مورد  سکوت زنان حاکی از آن است که تعالیم نادرست در آن شهر هم در کلیسا رخنه کرده‌ بود. هشدار‌های پولس به تیموتاووس و اشاراتی به این تعالیم این موضوع را تایید میکند اما این تعالیم توسط چه کسانی و چگونه در کلیسا رخنه کرده بود؟ با توجه به شواهد تاریخی، در تشکیلات اولیۀ معلمین زن نقش برجسته‌ای داشتند.

برای همین است که در رسالۀ دوم تیموتاوس پولس مردان و زنانی را که به دنبال این تعالیم پوچ بودند به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد خواهش میکنم در این رابط به فصل سوم رساله دوم تیموتاوس مراجعه کنید.

در حقیقت پیام پولس هم حاکی از هشدار ‌است و و هم تشویق. زنان باید مانند مریم که در انجیل لوقا فصل 10 آمده فرصت و موقعیت این را داشته باشند که با آسودگی  خاطر تعلیم بگیرند تا عطایای روحانی خود را بطرز درستی بکار ببرند. تاکید پولس این است که به حاشیه راندن مردان چنانکه در معبد آرتیمیس مرسوم بود نباید در  کلیسا راه پیدا کند.

حال اگر با تعمق به متن آیه نگاه کنیم :

زن باید در آرامی و تسلیم کامل تعلیم گیرد. زن را اجازه نمی‌دهم که تعلیم دهد یا بر مرد مسلط شود بلکه باید آرام باشد.

اولین دستور پولس این است که زنان باید تعلیم بگیرند. این درست برعکس نظر کتاب  تلمود است که میگوید : "بهتر است تورات سوخته شود تا اینکه حقایق آن را به یک زن یاد داد." پس اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که قسمت اول این آیه محروم کردن زنان از تعلیم نیست بلکه بر عکس پولس رسول به تیموتاوس فرمان میدهد که کلیسا بگذارید زنان تعلیم درست بیابند.

در واقع، از این متن نمی‌توان نتیجه گرفت که منظور پولس این است که زنان در کلیسا ساکت باشند. چون  خود پولس پریسکیلا و زنان خادم دیگر را در این راه  تشویق می‌کند. در اول قرنتیان  باب ۱۱ پولس به زنانی که در کلیسا نبوت و دعا می‌کردند تعلیم می‌دهد که بعضی نکات را رعایت کنند.
پس ای عزیزان، زنان چگونه می‌توان هم در کلیسا خاموش باشند و هم نبوت و دعا کنند؟

در مورد عبارت "تسلیم کامل" که در متن آیه آمده باید گفت: با توجه به پیام کلی  رساله تیموتاوس می‌توان پاسخ طبیعی این سؤال را هم تسلیم به تعلیم منطبق بر انجیل دانست. این حکم نه تنها در مورد زنان بلکه همۀ افرادی که متأثر از تعالیم نادرست و بدعتکارانه در کلیسا بودند صدق میکند. در مورد تعلیم ندادن زنان در شهر افسس پولس رسول  چنانکه از متن آیه مشخص است میخواهد که  در ابتدا ایشان در ایمان تعلیم بگیرند. چنانکه گفتیم از موقعیت احساس شهر افسس و جلوگیری از بحران در کلیسا آن زمان و دوری از بدعت احتمالی گفته پولس رسول بسیار بجا و درست بوده است.

در مورد عبارت "زن را اجازه نمیدهم بر مرد مسلط شود" باید گفت:  عبارت "مسلط " در اینجا به معنایی "دیکتاتوری حکمرانی کردن" است. این عبارات در تمام عهد جدید تنها در این آیه بکار رفته و جایی دیگری یافت نمیشود. و چنانکه اشاره کردیم ساکنین شهر افسس مخصوصا زنانی که در معبد آرتیمس فعالیت میکردند به این نوع سلطه گرایی عادت کرده بودند. و این در فرهنگ آن زمان شهر افسس جا افتاده بود. و کسانی که به مسیحیت در این شهر رو میآوردند این رفتار فرهنگی را تا مدتها زیادی با  خود حمل میکردند، و روحیه پرخاشگری و جر و بحث با مردان  در مورد تعالیم مذهبی را داشتند که با تعالیم مسیحیت در تضاد بود  و جا داشت که پولس رسول این امر را به کلیسا ابلاغ  کند.  بنابراین با بررسی متون آیات و موقعیت شهرهای قرنتس و افسس پی میبریم که  به  چه دلیل   پولس رسول از زنان این دو شهر در خواست  میکند بجایی پرخاشگری  نه "سکوت" چنانکه در ترجمه های عهد جدید فارسی آمده بلکه "آرام" باشند.   

پولس رسول  چنانکه از زنان قرنتس و افسس میخواهد تعلیم ندهند ولی آنها را به حاشیه نمیبرد بلکه از آنها میخواهد تعلیم بگیرند. این راه حل پولس رسول را باید با باب سوم از رساله به غلاطیان آیه 28 و 27 مطابقت کرد. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:

زیرا همه شما که در مسیح تعمید یافتید مسیح را در بر گرفتید* هیچ ممکن نیست که یهود باشد یا یونانی و نه غلام و نه آزاد و نه مرد و نه زن زیرا که همه شما در مسیح یک میباشید.

                                                             رساله غلاطیان باب سوم آیات 27 و 28

بنابراین با خواندن این آیه متوجه میشویم که این آیه نقش محوری زنان در کلیسای قرن اول را برایمان بیان میکند.  ما نباید به عنوان ایماندار به مسیح عیسی و نوشته های کتاب مقدس یک قسمت مجزا را که مربوط به یک موقعیت خاص و زمان خاص بوده، محور اصلی تعالیم خود بکنیم بلکه باید تعالیم مسیحایی "خلقت تازه" را که پولس رسول در رسالات خود بر آنها تاکید میکند مرکز و محور ایمانی خود بدانیم. خلقت تازه مسیحایی دسته بندی را چنانکه در رساله غلاطیان در بالا اشاره کردیم ریشه کن میکند و همه را در مسیح یک تن میکند.  چنانکه پولس نجات را از کلیسا جدا نمیکند و مشارکت تمامی نجات یافته ها در یک بدن و  و از یک روح است. در چنین بدنی عطیه خدا و روح القدس بدون در نظر گرفتن جنسیت برای خدمت کلیسا و جلال پدر آسمانی میباشد. در حقیقت خدا تبعیضی میان مردم قائل نیست. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

پطرس زبان را گشود گفت فی الحقیقه یافته ام که خدا را نظر بظاهر نیست.

                                                          اعمال رسولان باب 10 آیه 34


خداوند از هر یک از ما ایمانداران میخواهد که با متون و آیات کتاب مقدس آنطوری که مقصود نویسنده بوده آن را قبول کنیم. به نحوی که باعث  بنای کلیسای خدا شود.


برادر شما کشیش یوحنا آبیلا مارو

۱۳۹۳ آبان ۱۵, پنجشنبه

آیا ثمره محور اصلی زندگی یک فرد ایماندار است؟ قسمت دوم


با سلامی دوباره به شما عزیزان. در قسمت اول گفتیم که مسیح عیسی در باره انبیاء کذبه سخن میگوید و  به ما هشدار میدهد که آنها را از میوهایشان بشناسید. در انجیل متی میگوید: 

" «امّا از انبياي كَذَبه احتراز كنيد، كه به لباس ميشها نزد شما مي آيند ولي در باطن، گرگان درنده مي باشند. ايشان را از ميوه هاي ايشان خواهيد شناخت. آيا انگور را از خار و انجير را از خس مي چينند؟ همچنين هر درخت نيكو، ميوه نيكو مي آورد و درخت بد، ميوه بد مي آورد. نمي تواند درخت خوب ميوه بد آورد، و نه درخت بد ميوه نيكو آورد. هر درختي كه ميوه نيكو نياورد، بريده و در آتش افكنده شود. لهذا از ميوه هاي ايشان، ايشان را خواهيد شناخت."    انجیل متی باب  7 آیات 15 تا 20

 

همینطور در مورد  مسیح های دروغین در انجیل متی باب 24 آیه 24 و رسولان دروغین

دوم قرنتیان  باب 11 آیه 13 و باز در مورد برادران دروغین رساله غلاطیان باب 2 آیه 4 و دوم قرنتیان باب 11 آیه 20 و معلمان کذبه  رساله دوم پطرس باب 2 آیه 1 و عمله مکار 13رساله دوم قرنتیان باب 11 آیه 13 . راهی برای شناسایی مخالفین مسیح و میوه هایشان است و میوه خوب یا ثمره نیکو تنها "توسط عیسی مسیح" به بار می آید. هر نوع درخت دیگر، هرچند درباره خدا یا حتی مسیح هم سخن بگویند، باز تنها میوه کاذب به بار خواهند آورد.

ما ایمانداران باید با تمامی دل در پی خدا باشیم. با اشتیاق در پی او باشیم تا در رابط خود با خداوند زنده  رشد کنیم و به چیزهایی که او برایمان تدارک دیده است مشغول شویم، تا ثمره روح  فراهم  شود،چون  درختی که از آن نام برده شده همان روح ، طبیعت تازه یا مسیح است که در درون ما می باشد. پس ما باید در مسیح بمانید، زیرا هرکه در مسیح بمایند و مسیح در او، تنها یک چیز به بار می آورد و آن ثمر بسیار است.

  

شما عزیزان اگر به باغبانی و کشاورزی آشنایی داشته باشید میدانید که "در باغبانی و هرس کردن" به عمل حذف قسمت های بیمار، بی حاصل و یا قسمت های اضافی از گیاه گفته می شود. هرس کردن با هدف حالت دادن به گیاه و هدایت رشد آن یا افزایش محصول و کیفیت گل ها یا میوه ها می باشد. هرس کردن درست به همان اندازه که هنر هستش یک مهارت نیز به حساب می آید. چونکه اگر گیاه بطور صحیح هرس نشود می تواند دچار بیماری و یا موجب عدم رشد آن بشود.

 

پس تمام گیاهان باید هرس بشوند و نیازمند داشتن یک باغبان برای هرس و هدایت رشد به شکل مطلوب هستند. باغبان برای سلامت گیاه قسمت های بیمار را از گیاه جدا میکند و آن را پاکسازی می کند تا میوه بیشتری بدهد. همین امر باری ما که شاخه های تاک عیسی مسیح خداوند هستیم نیز صادق هستش. ما نیز نیازمند هرس هستیم و به یک باغبان برای  هرس نیاز داریم.

 

" من تاك حقيقي هستم و پدر من باغبان است. هر شاخه‌اي در من كه ميوه نياورد، آن را دور مي‌سازد و هر چه ميوه آرد آن را پاك مي‌كند تا بيشتر ميوه آورد."   انجیل یوحنا باب 15 آیات 1 و 2

 

پس با در نظر گرفتن آیه فوق پدر مسئولیت هرس کردن را برعهده دارد. باز به یاد داشته باشید که هرس نمودن ضروری است و باید انجام شود.  بدون آن رشد ما امکان پذیر نیست و خوشبختانه کسی را داریم که مسئولیت این کار را بر عهده دارد.  او به عنوان باغبانی نیکو و با دقت مراقب است و وارد عمل میشود، تا رشد مان را جهت می دهد، موانع را بر طرف  سازد و پاکمان می کند تا میوه بیشتری بیاوریم. با ماندن در مسیح میوه می آوریم و این کار پدر است که با هرس نمودن ما سبب شود که بیشتر و تا حداکثر ظرفیت میوه بیاوریم. کار ما این است که در تاک بمانیم و کار پدر این است که با انجام هرس در زمان و مکان لازم بهره وری ما را افزایش دهد.

 

من اینطور فکر می کنم که رساله عبرانیان باب 12 آیه 11 همین چیزها را با بیانی دیگر مطرح می کند. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:

 

" لكن هر تأديب در حال، نه از خوشيها بلكه از دردها مي نمايد، اما در آخر ميوه عدالتِ سلامتي را براي آناني كه از آن رياضت يافته اند بار مي آورد."    رساله عبرانیان باب 12 آیه 11

 

نویسنده رساله عبرانیان در این آیه از تأدیب سخن می گوید و طبق همین آیه هیچ تأدیبی در حال حاضر خوشایند به نظر نمی رسد بلکه حتی دردناک هم هست. به نظر من همین موضوع در هرس شدن نیز اتفاق می افتد. باغبان هنگام هرس باید قسمت هایی از گیاه را قطع کند، باید بخش های بیمار را بچیند. قسمت هایی که از گیاه حیات می گیرند اما فایده ای نمی رسانند. هرس یعنی چیزی باید بریده شود. چیزی که قبلاً طبیعی بود اکنون دیگر طبیعی نیست.باغبان دخالت میکند و آن را قطع میکند. تأدیب نیز یک چنین چیزی است.

ما فرزندانمان را تأدیب می کنیم و گیاهانمان را هرس می کنیم. هر دو کار با یک هدف انجام می شوند: تا فرزندان بهتر شوند؛ و تا گیاهان پرثمر تر شوند. شاید لحظه ای که خدا فرزندانش را تأدیب می کند دردناک باشد. اما برای کسانی که از آن درس بگیرند تنها یک نتیجه به بار خواهد آمد و آن چیزی جز میوه نیست. همانطور که عبرانیان می گوید میوه عدالت سلامتی. در نهایت خدا باید این کار را انجام دهد. زیرا پدری که فرزندانش را دوست دارد چنین می کند. او نیز ما را بسیار دوست می دارد و برایش عزیز هستیم. پس نتیجه میگیریم که همانطور که گیاهان برای هرس شدن باغبانی دارند تا آنها را هرس کند و میوه بیشتری بیاورند، ما نیز پدر عزیز آسمانی مان را داریم که مسئولیت هرس نمودن را بر عهده دارد تا ما با ماندن در مسیح حتی بیش از این ثمر بیاوریم.

 

همانطور که در ابتدا گفتیم میوه آوردن بسیار خدا را نیز بسیار جلال می دهد. برای میوه آوردن بسیار باید (همانطور که این را نیز در آیات خواندیم) در تاک یعنی در خداوند عیسی مسیح بمانیم. باید با انجام کارهایی که پدر را خشنود می سازد مشتاقانه در پی خشنودی او باشیم. اگر تلاش و هدف زندگی مان بر این باشد، ثمر بسیار به بار خواهیم آورد. اما همانطور که مشخص است، برای این کار باید خدا و کارهای وی را در اولویت اول زندگی مان قرار دهیم. یا به بیان دیگر اگر چیزی ثمر دادن مان را به خطر می اندازد، یعنی این خطر وجود دارد  که از تاک یعنی مسیح دور شویم و به چیزهای دیگر بپردازیم. همانطور که مسیح درانجیل متی میفرماید:

 " هيچ كس دو آقا را خدمت نمي تواند كرد، زيرا يا از يكي نفرت دارد و با ديگري محبّت، و يا به يكي مي چسبد و ديگر را حقير مي شمارد. محال است كه خدا و ممّونا را خدمت كنيد. « بنابراين به شما مي گويم، از بهر جان خود انديشه مكنيد كه چه خوريد يا چه آشاميد و نه براي بدن خود كه چه بپوشيد. آيا جان، از خوراك و بدن از پوشاك بهتر نيست؟ مرغان هوا را نظر كنيد كه نه مي كارند و نه مي دروند و نه در انبارها ذخيره مي كنند و پدر آسماني شما آنها را مي پروراند. آيا شما از آنها بمراتب بهتر نيستيد؟ و كيست از شما كه به تفكّر بتواند ذراعي بر قامت خود افزايد؟ و براي لباس چرا مي انديشيد؟ در سوسنهاي چمن تأمل كنيد، چگونه نمو مي كنند! نه محنت مي كشند و نه مي ريسند! ليكن به شما مي گويم سليمان هم با همه جلال خود چون يكي از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علف صحرا را كه امروز هست و فردا در تنور افكنده مي شود چنين بپوشاند، اي كم ايمانان آيا نه شما را از طريق اوّلي؟ پس انديشه مكنيد و مگوييد چه بخوريم يا چه بنوشيم يا چه بپوشيم. زيرا كه در طلب جميع اين چيزها امّت ها مي باشند. امّا پدر آسماني شما مي داند كه بدين همه چيز احتياج داريد. ليكن اوّل ملكوت خدا و عدالت او را بطلبيد كه اين همه براي شما مزيد خواهد شد. پس در انديشه فردا مباشيد زيرا فردا انديشه خود را خواهد كرد. بدي امروز براي امروز كافي است. "   انجیل متی باب 6 آیات 24 تا 34     

اما باید همیشه این را در نظر بگیریم که امت ها و بی ایمانان به این می اندیشند که چه بخورند، چه بنوشند و چه بپوشند. اما ما نباید چنین باشیم. باید اولویت اول و مهمترین چیز برای ما ملکوت خدا و عدالت او باشد.

امروز بیشتر از هر زمان دیگر چیزهایی در زندگی هایمان هستند که برای بدست آوردن توجه و زمان ما با هم رقابت می کنند. امروز بیشتر از هر زمان دیگر، گزینه های بسیاری به ما پیشنهاد می شود. هیچ زمانی در تاریخ نبوده که یک شخص به این اندازه گزینه در پیش رو داشته باشد. شخص می تواند تلویزیون را روشن کند و از میان صد ها کانال که در  ماهواره ها است  انتخاب کند. می تواند به اینترنت برود و زمان خود را صرف انتخاب میان هزاران وب سایت نماید. هیچ عصری در تاریخ نبوده که شخص به این اندازه آزادی انتخاب داشته باشد. اما به همان اندازه که این انتخاب وسیع ممکن است خوب باشد، تمام این کار ها بر سر وقت ما با یکدیگر جدال می کنند. برای یافتن جایگاهی در فهرست اولویت های ما می جنگند و مکانی در درون ما می خواهند. من تماشای فیلم را دوست دارم، اما اگر تعداد زیادی فیلم را تماشا کنم وقتم به هدر می رود، و آنوقت است که پشیمان می شوم. زیرا وقتی به خود می آیم می بینم که زمان کافی با خدا و برای انجام کارهایی که از من خواسته صرف نکرده ام. همچنین دوست دارم که به اینترنت بروم و از این سایت به آن سایت سر بزنم و چیزهایی که دوست دارم را بررسی کنم. اما مسئله اینجاست که اگر زمان زیادی به اینترنت بدهم، تقریباً دیگر زمانی با خدا نخواهم بود. عزیزان  باید مراقب این چیزها باشم. زیرا کار اصلی و تنها کار ارزشمند من تنها و تنها خدمت به خداست. اکنون در این عصر تعدد انتخاب باید بیشتر از هروقت دیگر به یاد داشته باشیم که اولویت اصلی و هدف زندگی مان چیست؟ آن چیزی نیست به جز آوردن میوه بسیاربرای جلال پدر. جز این نیست که خدا را بشناسیم و با تاک که مسیح است مشارکت داشته باشیم و توسط او برای جلال پدر ثمر بیاوریم. این موضوع امروز هم تغییری نکرده و مانند 2000 سال پیش بر جای خود باقی است.

قبل از آنکه ایم مقاله را بپایان ببرم، باید بگویم موضوع دیگرکه در این رابطه  است  در مورد مثل برزگر میباشد: عیسی در مثل برزگر در مورد دسته سوم میفرماید:

 " «گوش گيريد! اينك برزگري بجهت تخم پاشي بيرون رفت. و چون تخم مي پاشيد، ... قدري در ميان خارها ريخته شد و خارها نمّو كرده، آن را خفه نمود كه ثمري نياورد."  

                                                                انجیل مرقس باب 4 آیات 3 و 4 و همچنین آیه 7

و توضیح آن این است که:

 " برزگر كلام را مي كارد. ... و كاشته شده در خارها آناني مي باشند كه چون كلام را شنوند، انديشه هاي دنيوي و غرور دولت و هوس چيزهاي ديگر داخل شده، كلام را خفه مي كند و بي ثمر مي گردد."                                     انجیل مرقس باب 4 آیه 14 و آیات 18 و 19

 

در این دسته کلام کاشته شد اما مانند گیاهی بی حاصل، ثمری نیاورد. میدانید چرا؟

 زیرا چیزها دیگری وارد شده و جایگاه برتر را از آن خود کردند. این چیزهای دیگر چه هستند. اندیشه های دنیوی، غرور  و چیزی که در کل به آن هوس چیزهای دیگر گفته می شود. اینها تنها چیزهایی برای از پرت کردن حواس ما و دزدیدن ثمر ماست. در این مورد در مثال مسیح هم دیدیم که ثمر به کلی ربوده شد. در پایان روز همگی ما باید تصمیم بگیریم که در زندگی از پی چه کسی خواهیم رفت؟ می خواهیم با زندگی هایمان چه کنیم؟ آیا می خواهیم زندگی مان را در بی ثمری یعنی همان چیزی که دنیا می خواهد سپری کنیم؟   و یا می خواهیم زندگی هایمان ثمر بدهد و برای جلال خدا میوه بسیار بیاورد؟  

  برادر و خواهر گرامی، من به شخصه گزینه دوم را انتخاب میکنم شما چطور؟

 

برادر شما کشیش یوحنا مارو