۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

آیا کتب مقدس از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت ششم


 با سلام دو باره به شما عزیزان، در ادامه مقاله پیش گفتیم که شناخت مسیح موعود از جانب یحیی تعمید دهنده در زمان نزول روح القدس خدا به صورت کبوتری بود که بر مسیح فرو آمد و  یحیی تعمید دهنده  به همراه جمعیت انبوه یهودیانی که در کنار رود اردن جمع شده بودن صدایی را از آسمان شنید که میگفت: این است پسر حبیب من که از او خوشنود هستم.                                                     انجیل متی باب 3 آیه 17.

در انجیل میخوانیم که چند صباحی بعد یحیی تعمید دهنده در مورد مسیح عیسی دچاره تردید شد وبه همین خاطر او از عیسی سوال کرد "آیا تو همان مسیح موعودهستی؟" و در پاسخ میبینم که مسیح عیسی با اعمال معجزات پاسخ یحیی تعمید دهنده را داد و او را از مسیح بودنش مطمئن ساخت.

بدو گفت آیا آن آینده توئی یا منتظر دیگری باشیم؟* عیسی در جواب ایشان گفت بروید و یحیی را از آنچه شنیده و دیده اید اطلاع دهید* که کوران بینا میگردند و لنگان براه افتادند و ابرصان طاهر و گران شنوا و مردگان زنده میشوند و فقیران بشارت میشنوند.                                        انجیل متی باب 11 آیات 3 تا 5.


مطمئنا یحیی تعمید دهنده هرآنچه را که در مورد مسیح موعود از کتاب اشعیاء نبی آموخته بود بیاد داشت که میگوید:

آنگاه چشمان کوران باز خواهد شد و گوشهای گران مفتوح خواهد گردید* آنگاه لنگان مثل غزال جست و خیز خواهند نمود و زبان کنک خواهد سرائید....                                    اشعیاء نبی باب 35 آیان 5 و 6.


حق جویان گرامی، باید این را در نظر بگیرند که تمام پیشگوئیهای که در عهد عتیق در مورد مسیح گفته شده، درزمان آمدن او به زمین در 2000 سال پیش تحقق پیدا نکرده، بلکه برخی از این پیشگوئیها در زمان بازگشته دوم و یا بازگشته ثانویی او تحقق پیدا خواهد کرد.  مسیح عیسی خود در اناجیل فرموده، ملکوت خود را تا زمان آخر و بعد از "نشانه های آمدنش" و "ظهور ثانویی خود"  انجام خواهد داد و یا بهتر بگویم تا آن زمان این پیشگویها تحقق پیدا نخواهند کرد.

و چون بکوه زیتون  نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند بما بگو که این امور کی واقع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟                                              انجیل متی باب 24 آیه 3.


آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آنوقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسانرا ببینند که بر ابرها ی آسمان با قوت و جلال عظیم میآید.                           انجیل متی باب 3 آیه 30.

تنها در آن هنگام است که:

پسر انسان بر کرسی جلال خود مینشیند و شما {شاگردانش} نیزبدوازده کرسی نشسته بر دوازده سبط (طایفه) اسرائیل داوری خواهید نمود.                                                    انجیل متی باب 19آیه 28.


اگر با انصاف به آیات فوق توجه کنیم، میتوانیم بگویم که چرا پیشگویی یحیی تعمید دهنده درآیه یازدهم از باب سوم انجیل متی درمورد مسیح عیسی میباشد. چرا که یحیی تعمید دهنده به خوبی میدانست که در مورد چه شخصی صحبت میکند و به این خاطر بود که ندا داد و گفت: این است بره خدا که گناه جهان را برمیدارد، و همچون صدای خدا از آسمان که همانند کبوتری ندا داده و گفت: این است پسر حبیب من که از او خوشنودم، این اطمینانی برای او بود که متوجه شود او مسیح موعود است ولاغیره.

بنابراین بدون هیچ شک و تردیدی باید گفت که به روشنی پیدا است که موعود ابدی عهد عتیق و هم چون منظور یحیی تعمیده دهنده نه شخص "محمد" است بلکه آقا و سرورمان عیسی میباشد و بس.


برادر شما یوحنا

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

آیا کتب مقدس از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت پنجم

با سلامی دوباره به شما عزیزان، دراین مقاله در مورد آیه ای ازانجیل متی باب 3 آیه 11 میپردازیم. در  این آیه باز باید گفت که مفسرین اسلامی از جمله مفسر دینی آقای عبد الاحد مدعی هستند که این آیه اشاره به "محمد پیامبر اسلام" اشاره شده، و نه عیسی مسیح.

در ابتدا آیه مذکور را برای عزیزان در این قسمت مینویسم:

من شما را به آب بجهت توبه تعمید میدهم لکن او که بعد از من میآید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم او شما را بروح القدس و آتش تعمید خواهد داد.                              انجیل متی باب 3 آیه 11.

 
برای اطلاع بیشتر عزیزان باید بگویم که آیه فوق از زبان یحیی تعمید دهنده میباشد.  مفسر اسلامی داوود عبد الاحد مدعی است که عبارت " بعد از من " در آیه، "عیسی مسیح" را از شمول متن  آیه خارج میکند، چرا که این دو شخص { عیسی و یحیی} در یک زمان متولد و در یک زمان نبوتشان شروع شد و در ضمن شخص مورد نظر یحیی تعمید دهنده نمیتواند "عیسی" باشد چرا که اگر منظور عیسی بود حتما خود یحیی تعمید دهنده چون یک شاگرد  باید از عیسی پیروی میکرد.
باز داوود عبد الاحد اضافه میکند:  اگر عیسی واقعا همان شخص مورد نظر یحیی بود، هیچ لزومی نداشت که ولی بدست شخصی مادون {زیر دست} خود و همانند یک یهودی توبه کار معمولی از دست یحیی در رود اردن تعمید بگیرد آنهم بجهت آموزش توبه. و باز اضافه میکند که در واقع یحیی تعمیده دهنده نمیدانست عطای رسالت به عیسی بن مریم داده شده تا اینکه در زندان خبر معجزات عیسی را شنید. و بالاخره چون شخص مورد نظر پیشگویی یحیی تعمید دهنده میبایستی از اروشلیم و معبد  جلال بیشتری داده شود، آقای داوود عبد الاحد به این آیات اشاره میکند. طبق آیات مندرج در کتاب حججی نبی.

یهوه صبایوت میگوید نقره از آن من و طلا از آن من است* یهوه صبایوت میگوید جلال آخر اینخانه از جلال نخستینش عظیمتر خواهد بود و در اینمکان سلامتیرا خواهم بخشید قول یهوه صبایوت این است.
                                                                                  کتاب حججی باب 2 آیات 8 و 9.

 طبق آیات مذکور آقای عبد الاحد میگوید:  پس طبق آیات مذکور این اشاره به عیسی مسیح نیست. چرا که در غیر اینطورت " اعتراف به شکست کامل در کل رسالت" است.

برای پاسخ به این مفسر اسلامی باید گفت، اولا رسالت و ماموریت مسیح عیسی نه هم زمان با یحیی تعمید دهنده بوده، بلکه طبق گفته آیه 16 و 17 بعد از یحیی تعمید دهنده شروع شد. چرا که اگر عزیزان به خود همین آیات مراجعه کنند متوجه شروع ماموریت عیسی مسیح خواهند شد. طبق نوشته های انجیل متی رسالت یحیی تعمید دهنده از باب سوم در آیه اول شروع میشود: به این توجه کنید:

و در آن ایام یحیی تعمید دهنده در بیابان یهودیه ظاهر شد و موعظه کرده میگفت.     انجیل متی باب 3 آیه 1.

و حال اگر به آیات 16 و 17 همین باب توجه کنیم میبینم که مدتی بعد رسالت و ماموریت عیسی مسیح شروع میشود. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

اما عیسی چون تعمید یافت فورا از آب برآمد که در ساعت آسمان بروی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده بروی میآید* آنگاه خطابی از آسمان در رسید که اینست پسر حبیب من که از او خوشنودم.
                                                                                انجیل متی باب 3 آیات 16 و 17.

و بازعزیزان میبینیم  که مسیح عیسی در بیابان بدست "ابلیس شیطان" به مدت 40 روز آزمایش شد و بعد از آن رسالت و ماموریت او آغاز شد.  برای اطلاعات بیشتر به انجیل متی باب 4 آیات 1 تا 11 مراجعه کنید.

باید گفت احترامی که یحیی تعمید دهنده برای عیسی مسیح داشته او را بر آن داشت تا به او بگوید: او از من بزرگتر است که لیاقت بستن بند کفش های او را ندارم. (به آیه 11 در ابتدا همین مقاله مراجعه کنید.)

در مورد تعمید گرفتن مسیح عیسی از دست یحیی باید گفت این تعمید نه برای "توبه از گناهان" بود بلکه برای اتمام عدالت تا به کمال برسد. چون در حقیقیت مسیح نیامده بود که شریعت را باطل کند بلکه کلام خدا میگوید او آمد تا شریعت را تمام کند ( تا تمام پیشگویی های که در مورد مسیح موعود پیشگویی  شده بود را انجام دهد تا ثابت شود او مسیح موعود است).

عیسی در جواب وی (یحیی تعمید دهنده) گفت الآن بگذار زیرا که ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را بکمال رسانیم پس او را واگذاشت.                                      انجیل متی باب سوم آیه 15.

عزیزان، او لازم بود تا الزامات شریعت را انجام دهد، در غیر اینصورت چنان که باید و شاید، او نمیتوانست عادل به معنایی واقعی باشد. به این آیات توجه کنید:

پس هیچ قصاص نیست بر آنانیکه در مسیح عیسی هستند* زیرا که شریعت روح حیات در مسیح عیسی مرا از شریعت گناه و موت آزاد گردانید* زیرا آنچه از شریعت محال بود چونکه بسبب جسم ضعیف بود خدا پسر خود را در شبیه جسم گناه و برای گناه فرستاده بر گناه در جسم فتوی داد* تا عدالت شریعت کامل گردد در مایانیکه نه بحسب جسم بلکه بر حسب روح رفتار میکنیم* زیرا آنانیکه بر حسب جسم هستند در چیزهای جسم تفکر میکند و اما آنانیکه بر حسب روح هستند در چیزهای روح.                    رساله رومیان باب 8 آیات 1 تا 5.



چنانکه قبلا گفته شده مفسر اسلامی آقای عبدالاحد میگوید:  اگر عیسی واقعا همان شخص مورد نظر یحیی بود، هیچ لزومی نداشت که ولی بدست شخصی مادون {زیر دست} خود و همانند یک یهودی توبه کار معمولی از دست یحیی در رود اردن تعمید بگیرد.

در پاسخ این ادعا باید گفت: زمانی که یحیی تعمید دهنده عیسی  را تعمید داد او به خوبی متوجه این موضوع شد که عیسی همان مسیح موعود است، زیرا که او با الهام الهی و روح القدس این چنین فرمود: "اینکه بره خداوند که گناه جهان را برمیدارد.

و در فردای آن رور یحیی را دید که بجانب او میآید پس گفت اینک بره خدا که گناه جهانرا برمیدارد.
                                                                                  انجیل یوحنا باب اول آیه 29.

ادامه دارد....



برادر شما یوحنا







 

 

۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

آیا کتب مقدس از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت چهارم

با سلامی دوباره به شما عزیزان، دراین مقاله در مورد آیه ای از کتاب اشعیاء  نبی باب 21 آیه 7 میپردازیم. در مورد این آیه باید گفت که مفسرین اسلامی باز مدعی هستند که به "محمد پیامبر اسلام" اشاره شده است. و این اشاره اینبار به "مرکب محمد" میکند. خواهش میکنم به آیه مذکور توجه کنید:

و چون فوج سواران جفت  جفت و فوج الاغان و فوج شتران را بیند آنگاه بدقت تمام توجه نماید.
                                                                                      اشعیاء بنی باب 21 آیه 7.


مفسرین اسلامی در مورد این آیه میگویند: اشاره به "الاغان" در واقع منظوراشاره به  عیسی مسیح است و اشاره به "شتران" منظور پیامبر اسلام است.

ایشان چنین تفسیر میکنند که عیسی مسیح برای ورود به بیت المقدس ازمرکب  الاغی  استفاده کرد و "محمد پیامبر مسلمین" هم برای ورود به شهر مکه از مرکب شتر استفاده کرده، پس در نتیجه عبارت شتران در آیه  فوق اشاره به پیامبر اسلام و جانشینی او بعد از عیسی مسیح است.

در حقیقت باید گفت:  این نوع تفکر در مورد آیه فوق کاملا بی پایه و بی اساس میباشد، و نمیتوان از این آیه اینچنین برداشته کرد.

 چرا که اگر حتی با نگاهی بسیار ساده به آیه فوق نگاه کنیم و کمی از تاریخ امپراطوری بابل بدانم متوجه خواهیم شد که این آیه در مورد سقوط بابل بما میگوید.

حق جویان گرامی، اگر به آیه 9 همین باب توجه کنند متوجه منظور آیه ذکر شده خواهند شد. خواهش میکنم به آیه 9 توجه کنید:

و اینک فوج مردان و سواران جفت جفت میـآیند و او مزید کرده گفت بابل افتاد افتاده است و تمامی تمثالهای تراشیده خدایانشرا برزمین شکسته اند.                                        اشعیاء بنی باب 21 آیه 9.


پس با توجه به آیه مذکور متوجه میشویم که هیچ گونه اشاره ای به "محمد پیامبر اسلام" در این آیه نشده است، و اشاره به الاغان و شتران در این آیه بیانگر تسخیر و سقوط بابل به طرق مختلف توسطه سپاهیان مرکب سوار آن زمان بوده است.

تا مقاله دیگر خدا یار و نگهدار شما عزیزان باشد.


برادر شما یوحنا

 

۱۳۹۱ آذر ۱۷, جمعه

آیا کتاب تثنیه از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت سوم

با سلامی دوباره به شما عزیزان،  دراین مقاله در مورد آیه ای از کتاب حبقوق نبی باب سوم آیه سوم میپردازیم. در مورد این آیه باید گفت که  مفسرین اسلامی مدعی هستند که در مورد "محمد پیامبر اسلام"  اشاره شده است.

 آیه مذکور چنین میگوید:

خدا از تیمان آمد و قدوس از جبل فاران. سلاه. جلال او آسمانها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملو کردید*                      کتاب حبقوق باب سوم آیه سوم


بسیاری از مفسرین و محققین اسلامی به این عقیده دارند که آیه فوق در مورد "محمد" پیامبر مسلمین گفته شده است. چرا که ایشان چنین باوردارند که "محمد" از کوه فاران در نزدیکی شهر مکه در سرزمین حجاز (سعودی) آمده است.

چنانکه  دوستان عزیزان میدانند در قسمت دوم این مقاله به این موضوع اشاره کردیم، که کوه فاران در شمال صحرای سینا (کشور مصر) واقع است و نه در سرزمین حجاز یعنی  صدها کیلومتر دورتر از سرزمین حجاز و باز ذکر کردیم که آیه مذکور از آمدن خداوند سخن میگوید و نه "محمد" که ادعا خدائی نداشت و او فقط خود را به عنوان یک پیامبر معرفی کرده است. برای اطلاعات بیشتر به مقاله  آیا کتاب تثنیه از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت دوم   مراجعه کنید.

حق جویان گرامی، مفسرین اسلامی بر روی عبارت "تسبیح" در آیه فوق بسیار مانور میدهند و میگویند که این عبارت اشاره به پیامبر اسلام است.

چنانکه شما عزیزان میدانید عبارت "تسبیح" نمیتواند به شخص "محمد" اشاره داشته باشد، برای اینکه عبارت" تسبیح" به معنای (حمد شده) است. به عبارتی باید گفت به معنایی ( کسی که مورد پرستش واقع میشود) میباشد.    زیرا حمد و پرستش و جلال فقط از آن خدا میباشد و نه کسی دیگر بجز خدای حقیقی و فکر کنم دوستان مسلمان این موضوع را قبول دارند که پرستش فقط از آن خدواند است و بس.

عزیزان مسلمان خود بهتر از هر کسی میدانند که "محمد" هرگز ادعا خدائی نکرد و پیروان او هرگز او را  در مقام خدا نمیدانند. پس در نتیجه "محمد" نمیتواند عبارت "تسبیح" در آیه فوق باشد چون او خدا نیست و نمیتواند مورد پرستش و جلال واقع شود. و عبارت "تسبیح" در آیه مذکور نمیتواند اشاره به او باشد.

خدا با شما عزیزان تا مقاله بعدی.


برادر شما یوحنا