۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

شواهد حقیقی در مورد مسیح عیسی. قسمت دوم


با سلامی دوباره به شما عزیزان، چنانکه در قسمت اول این مقاله گفتیم مسیح عیسی با شفای مرد مفلوج ثابت کرد که سخن او در مورد بخشش گناهان آن مرد مفلوج پوچ و بیهوده نبوده است. در این مقاله در مورد یکی دیگر از امتیازات ویژه مسیح عیسی میپردازیم. در کتب عهد جدید میخوانیم که عیسی  مسیح مدعی زنده کردن مردگان و حتی داوری آنها را دارد. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

آمین، آمین به شما میگویم که ساعتی میآید بلکه الآن است که مردگان صدای پسر خدا را می شنوند و هر که بشنود زنده گردد... و بیرون خواهند آمد، هر که اعمال نیکو کرد، برای قیامت حیات و هر که اعمال بد کرد، به جهت داوری.                                                                        انجیل یوحنا باب 5 آیات 25 و 28.

در انجیل یوحنا باب 5 آیه 21.  گفته مسیح عیسی تمام شک و تردیدها را در مورد تعالیم خود از بین برد و یا بقولی آنها را بر طرف کرد. خواهش میکنم به این آیه هم توجه کنید:

هم چنان که پدر مردگان را برمیخیزاند و زنده میکند همچنین پسر نیز هر که را میخواهد زنده میکند.
                                                                                          انجیل یوحنا باب 5 آیه 21.

این سخنان باید بسیار خاص باشد چرا که عهد عتیق و تورات به روشنی به ما تعلیم میدهد که تنها  خدا است که میتواند به انسان حیات بخشد، مردگان را قیام دهد  یا حتی داوری دهد. خواهش میکنم یه آیات مربوطه توجه کنید:

الآن ببینید که من خود او هستم و با من خدای دیگری نیست من میمیرانم و زنده میکنم.....
                                                                                     کتاب تثنیه باب 32 آیه 39.

خداوند میمیراند و زنده میکند...                                            کتاب اول سموئیل باب 2 آیه 6.

عزیزان و حق جویان عزیز، اگر به آیات گفته شده در تورات و صحفه انبیاء توجه کنند میبیند که مسیح عیسی با جسارت خاصی ویژگی های خدا را در خود بیان میکند.   مسیح عیسی حتی جلالی را که فقط شایسته خداست، برای خود منظور داشت. به این آیه در انجیل یوحنا توجه کنید:
                                                                            
تا آنکه همه پسر را حرمت بدارند همچنانکه پدر را حرمت میدارند و کسی که به پسر حرمت نکند به پدریکه او را فرستاد حرمت نکرده است.                                              انجیل یوحنا باب 5 آیه 22.

در حقیقت این سخنان برای یهودیان آن زمان بسیار سخت بود چرا که آنها بعد از شنیدن این نوع سخن از مسیح عیسی بر آن شدند تا او را همانند یک کافر سنگسار کنند:

پس از این سبب یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند زیرا که نه تنها  سبت را میشکست بلکه خدا را نیز پدر خود گفته خود را مساوی خدا میساخت.                                             انجیل یوحنا باب 5 آیه 17.


اگر به تعالیم کتب تورات و صحفه انبیاء در عهد عتیق توجه کنیم، میبینم که عهد عتیق موید این است که مسیح موعود خود خدا است. به این آیات توجه کنید:

زیرا که برای ما ولدی زائیده و پسری بما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مسیر خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد.         اشعیاء نبی باب 9 آیه 6.

در آیه فوق میبینم که اشعیاء نبی مسیح موعود را "خدای قدیر" میخواند. و یا نویسنده کتاب مزمور در باب 45 آیه 6 در مورد مسیح موعود چنین میگوید:

ای خدا تخت تو تا ابد الآباد است.....          

و هم چون نویسنده عبرانیان در عهد جدید در مورد مسیح چنین مدعی میباشد:

اما در حق پسر ای خدا تخت تو تا ابدالآباد است.......                           عبرانیان باب 1 آیه 8.

و همچنین در کتاب مزمور باب 110 آیه یک میخوانیم:

یهوه بخداوند من گفت بدست راست من بنشین تا دشمنانترا پای انداز تو سازم.     

و این در حقیقت نوعی مکالمه  میان پدر و پسر میباشد.        مسیح عیسی در انجیل متی باب 22 آیات 43 و 44 میگوید:   شخص مکالمه کننده خود شخص او میباشد.  در نبوتی بسیار بزرگ دانیال او را پسر انسان" قدیم الایام" مینامد.

تا حینیکه "قدیم الآیام" آمد و داوری بقدسانن حضرت اعلی تسلیم شو و زمانی رسید که مقدسان ملکوترا بتصرف آوردند.                                                                       دانیال باب 7 آیه 22.


این عبارت در باب دوم دوبار در مورد خدا (خدای پدر) استفاده شده است، مسیح عیسی در دادگاهی که یهودیان برای او تشکیل دادند در حضور کاهن اعظم تائید کرد که او همان مسیح موعود است. زمانی که کاهن اعظم از او در مورد "پسر خدا بودن" پاسخ خواست: آیا تو همان پسر خدای متبارک هستی؟ مسیح عیسی چنین پاسخ داد:

من هستم و پسر انسان را خواهید دید که به دست راست قوت نشسته است در ابرها  آسمان خواهد آمد. در آن لحظه کاهن اعظم لباس کاهنت خود را پاره کرد و گفت: دیگر چه حاجتی به شاهدان دارید؟ آیا کفر گفتن او شنیدید؟ هیچ شکی دیگر نمیماند که عیسی  با مدعی بودن "مسیح بودن" مساوی بودن با خدا را برای آنان منظور داشت چرا که این ادعا نشان میداد که  او یهوه عهد عتیق میباشد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به انجیل مرقس باب 14 آیات 61 تا 68 مراجعه کنید.

ادامه دارد...

تا مقاله بعد شما عزیزان را به خدای زنده میسپارم.
 


برادر شما یوحنا











 

۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

شواهد حقیقی در مورد مسیح عیسی . قسمت اول

این مقاله  سعی دراثبات  شواهد حقیقی در مورد مسیح عیسی میباشد، که ثابت میکند، عیسی مسیح کیست؟

حق جویان عزیز، از اینکه قرآن باوردارد که مسیح عیسی از طرف خدا فرستاده شده و از طرف او سخن گفته  و  معجزات انجام شده او از طرف خداست شکی برای کسی نمیگذارد.

ولی چنانکه شما عزیزان، میدانید نه فقط کتاب مسلمین معجزات عیسی را تائید میکند بلکه صعود عیسی به آسمان را هم تائید میکند. خواهش میکنم به سوره النساء آیه 158 در قرآن مراجعه کنید. در سوره قرآن آمده است:

بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿158﴾

ترجمه آیه :

بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است (158)

البته باید این را هم اضافه کنم هرچند مسلمین، قیام و زنده شدن عیسی مسیح را از مردگان انکار میکنند اما بر حقانیت معجزات عیسی مسیح صحت میگذارند و اعمال  عیسی را از طرف خدا میدانند چنانکه در ابتدا عنوان شد.

در نتیجه میتوان اینطور گفت که مسلمین به تولد  و حیات طبیعی و پایان غیر طبیعی عیسی مسیح ایمان دارند. منظور از پایان غیر طبیعی زندگی او ( صعود عیسی به آسمان میباشد) که ایشان به آن ایمان دارند.  و در حقیقت برای خود مسلمین این کاملا روشن است که عیسی "از نظرآنان  یک پیامبر ویژه و خاصی بوده است".

البته باید  به عنوان یک مسیحی اذعان کنم، ایمان در مسیحیت چیزی فراتر از این میباشد. چرا که ما مسیحیان عقیده داریم که عیسی مسیح نه فقط یک پیامبر ویژه بوده بلکه او پسر خدای زنده میباشد و این چیزی است که بر خلاف عقیده مسلمین میباشد.

در مسیحیت هم همانند قرآن، معجزات را محکی  برای حقانیت شناخت انبیاء خدا میداند. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

و شخصی از فریسیان نیقودیموس نام از روسای یهود بود* او در شب نزد عیسی آمده بوب گفت ای استاد میدانیم که تو معلم هستی که از جانب خدا آمده زیرا هیچ کس نمیتواند معجزاتیرا که تو مینمائی بنماید جز اینکه خدا با وی باشد.       یوحنا باب 3 آیات 1 و 2.

پس ما چگونه رستگار گردیم اگر از چنین نجاتی عظیم غافل باشیم که در ابتدا تکلم بآن از خداوند بود و بعد کسانیکه شنیدند بر ما ثابت گردانیدند* در حالیکه خدا نیز با ایشان شهادت میداد بآیات و معجزات و انواع قوات و عطایای روح القدس بر حسب اراده خود.        رساله عبرانیان باب 2 آیات 3 و 4.

همچنین کتب خروج باب چهارم و اول پادشاهان باب هیجدهم در مورد این حقانیت سخن گفتند.

عیسی مسیح در اناجیل بارها مدعی بود که او پسر خدای حی میباشد. قبل از اینکه در مورد این ادعا بنویسم. لازم میدانم پاسخ کوتاهی در مورد سوء تعبیر دوستان مسلمان بدهم. متاسفانه زمانی که این جمله در مسیحیت گفته میشود عزیزان مسلمان به رابطه جنسی این موضوع فکر میکنند، گویا برای آنها چنین تعبیر میشود که خدا در رابطه جنسی با شخصی دیگر عیسی را بدنیا آورده است. اگر کسی در دنیا پیدا شود که چنین تفکری در مورد خداوند داشته باشد او کفرگو و کفار به خدا محسوب میشود و هرگز مسیحیت این موضوع را قبول نمیکند.
تکیه گاه مسلمانان بیشتر دراین مورد به  سوره مریم آیه 35 برمیگردد.




مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿35﴾

ترجمه آیه

خدا را نسزد كه فرزندى برگيرد منزه است او چون كارى را اراده كند همين قدر به آن مى‏گويد موجود شو پس بى‏درنگ موجود مى‏شود (35)
 
 میبینیم که دوستان مسلمان به این آیه فوق استناد میکنند و میگویند: خدا هرگز پسری برای خود نداشته و این عقیده در افکار تمام مسلمین حک شده است. در حقیقت این دوستان به این باور هستند که منظور پسر خدا بودن عیسی بر اثر رابطه جنسی خدا با مریم بوده است. باید به این عزیزان بگویم که این نوع افکار کاملا از سوی مسیحیت و کتب مقدس رد میشود. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:
 
اما ولادت عیسی مسیح چنین بود که چون مادرش مریم بیوسف نامزد شده بود قبل از آنکه با هم آیند او را از روح القدس حامله یافتند* و شوهرش یوسف چونکه مرد صلاح بود و نخواست او را عبرت نماید پس اراده نمود او را به پنهانی رها کند* اما چون او در این چیزها تفکر میکرد ناگاه فرشته خداوند در خواب بروی ظاهر شده گفت: ای یوسف پسر داود از گرفتن زن خویش مریم مترس زیرا که آنچه در وی قرار گرفته است از روح القدس است* و او پسری خواهد زائید و نام او را عیسی خواهی نهاد زیرا که او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید* و این همه برای آن واقع شد تا کلامیکه خداوند بزبان نبی (اشعیاء نبی) گفته بود تمام گردد* که اینکه باکره (مریم) آبستن شده پسری خواهد زائید و نام او را عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است خدا با ما* پس چون یوسف از خواب بیدار شد چنانکه فرشته خداوند بدو امر کرده بود بعمل آورد و زن خویشرا گرفت* و تا پسر نخستین خود را نه زائید او را نشناخت (با مریم همبستر نشد) و او را عیسی (یشوع) نام نهاد.
                                                                                             انجیل متی باب اول آیات 18 تا آخرباب.
 
همینطور برای اطلاعات بیشتر میتوان به انجیل لوقا باب اول آیات 26 تا 35 مراجعه کرد.
 
مشکل دوم دوستان مسلمان در مورد عبارت "پسر خدا" میباشد، عزیزان باید در نظر داشته باشند که در زبان عربی برای عبارت "پسر" دو واژه وجود دارد که باید این دو را از هم دیگر جدا دانست.
عبارت ابن در عربی میتواند مفهوم گسترده ای در موضوعات مجازی و استعاری داشته باشد. برای  مثال میتوان به عبارت مسافر در عربی اشاره کرد ابن سبیل به معنای پسر راه میباشد و در مورد عبارت دوم باید به عبارت ولد اشاره کرد که اشاره به پسر و یا فرزندی است که از رابطه جنسی بدنیا آمده است. اگر عزیزان این مفاهیم را در در نظر بگیرند میتوانند به راحتی به معنای "پسر خدا" در مسیحیت پی ببرند، بدون آنکه نسبت به خدا کفر تفکر کرده باشند.
 
برای روشن شدن عبارت پسر خدا باید به عهد عتیق اشاره شود. خدا در عهد عتیق خود را با نام "یهوه" آشکار کرد این همان نامی است که خدا در کتاب خروج باب 3 آیه 14 بر موسی نبی آشکار کرد. خدا به موسی نبی گفت هستم آنکه هستم. برای خدا عناوین زیادی در کتب مقدس بکار رفته است، همانند ادونای و الوهیم و غیره ...
اما نام یهوه در عهد عتیق فقط برای خدای واحد حقیقی بکار میرفت. کتاب مقدس به ما انسانها یاد میدهد که فقط باید خدای واحد حقیقی را پرستش کنیم و از پرستش دیگر انسانها و یا دیگر موجودات آسمانی و زمینی پرهیز کنیم.
 
ترا خدایان دیگر غیر از من نباشد* صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمانست و از آنچه پائین در زمین است و از آنچه در آب زیر زمینست برای خود مساز* نزد آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما زیرا من که یهوه خدای تو میباشم خدای غیور هستم.                         کتاب تثنیه باب 20 آیات 3-5.
 
حق جویان گرامی، چنانکه اشعیاء نبی میگوید: ...... یهوه چنین میگوید من اول هستم و من آخر هستم و غیر از من خدائی نیست.         اشعیاء نبی باب 44 آیه 6.
 
و باز در همین کتاب میخوانیم:
 
من یهوه هستم و اسم من همین است و جلال خود  را بکسی دیگر نمیدهم و ستایش خویشرا به بتهای تراشیده نخواهم داد.
                                                                                                       اشعیاء باب 42 آیه 8.
 
بنابراین اگر در عهد جدید به سخنان مسیح عیسی نگاه کنیم، میبینم همان گفته های یهوه در عهد عتیق از زبان او تکرار میشود به این آیات توجه کنید:
 
و الان تو ای پدر مرا نزد خود جلال ده بهمان جلالی که قبل از آفرینش جهان نزد تو داشتم.
                                                                                                    انجیل یوحنا باب 17 آیه 5.
 
در عهد عتیق یهوه چنین میگوید:  
من یهوه هستم و اسم من همین است و جلال خود را بکسی دیگر نمیدهم.              اشعیاء باب 42 آیه 8.
 
و باز میبینم که مسیح عیسی در کتاب مکاشفه میگوید:
 
من هستم الف و یا. اول و آخر.                                                            مکاشفه باب اول آیه 8.
 
یعنی اگر عزیزان توجه داشت باشند مسیح عیسی همانند جملاتی را بکار میبرد که یهوه خدا در کتاب اشعیاء نبی باب 42 آیه 8 بکار برده است.
 
باز اگر به کتاب مزامیر نگاه کنیم میبینم نویسنده کتاب مذکور خداوند را شبان خود میخواند، چیزی که مسیح عیسی در عهد جدید بکار برد.  عیسی در انجیل یوحنا باب 10 آیه 11 میگوید:
 
من شبان نیکو هستم.   مقایسه شود با مزامیر باب 23 آیه اول که داود نبی و پادشاه اسرائیل در مورد خداوند ذکر کرد.  خداوند شبان من است.
 
 
اگر به کلمات یوئیل نبی در عهد عتیق توجه کنیم میبینم که یهوه میگوید:
 
امتها برانگیخته شوند و بوادی یهوشافاط برآیند زیرا که من در آنجا خواهم نشست تا برهمه امتهائیکه به اطراف آن هستند داوری نمایم.                                                                          یوئیل نبی باب 3 آیه 12.
 
و حال اگر به انجیل یوحنا مراجعه کنیم میبینم که عیسی مسیح خود را صاحب داوری در روز قیامت میخواند. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:
 
و از این تعجب مکیند زیرا ساعتی خواهند میآمد که در ان جمیع کسانیکه در قبور میباشند آواز او را خواهند شنید* و بیرون خواهند آمد هر که اعمال نیکو کرد برای قیامت حیات و هر که اعمال بد کرد بجهت قیامت داوری.
                                                                                              انجیل یوحنا باب 5 آیات 27 و 28.
 
عزیزان اگر به لقبهای که عیسی مسیح برای خود در سخنان خود بکار میبرد توجه کنند، میبیند که یهوه خدا در عهد عتیق از این القاب برای خود استفاده میکرد به این آیه توجه کنید:
 
و خداوند میگوید که در آنروز مرا ایشی (یعنی شوهر من) خواهد خواند....
                                                                                                هوشع نبی باب 2 آیه 16.
و حال به لقب عیسی توجه کنید:
 
در آنروز ملکوت آسمان مثل ده باکره خواهد بود که مشعلهای هود را برداشته به استقبال داماد بیرون رفتند.
                                                                                              انجیل متی باب 25 آیه 1.
 
همچنین در کتاب مزامیر داود نبی میخوانیم که خداوند نور من است، ادعای که عیسی مسیح در مورد خود در عهد جدید کرد. این آیات را با هم مقایسه کنید:  مزامیر باب 27 آیه 1 و انجیل یوحنا باب 8 آیه 12.
 
شاید قویترین گفته مسیح در عهد جدید مبنع بر اینکه او همان یهوه عهد عتیق است در انجیل یوحنا میباشد، زمانی که به فریسیان گفتم: بیش از ابراهیم باشد من هستم. در حقیقت این سخن نه تنها ثابت میکند که عیسی قبل از ابراهیم وجود داشته است بلکه برابری او را در مقابل "یهوه خدای بنی اسرائیل"  نشان میدهد.
درزمان قبل از مسیح عیسی  یهوه به موسی نبی گفت من یهوه هستم. (من هستم).  کلام خدا بما میگوید زمانی که یهودیان این جملات را در عهد جدید از مسیح عیسی شنیدند میخواستند او را سنگ سار کنند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع میتوانید به انجیل یوحنا باب 8 آیه 58 و باب 10 آیات 31 تا 33 و همچون به انجیل مرقس باب 14 آیه 64 مراجعه کنید.
 
در حقیقت مسیح عیسی در طول زندگی انسانی خود بارها خود را با یهوه برابر دانست، این امتیازی خاصی بود که مسیح عیسی برای خود قائل می شد. در عهد جدید میخوانیم که مسیح عیسی نه تنها معجزات انجام میداد بلکه گناه انسانها را میآمرزید. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:
 
عیسی چون ایمان ایشانرا دید مفلوج را گفت ای فرزند گناهان تو آمرزیده شد.   انجیل باب 2 آیه 5.
 
در همین انجیل میخوانیم که کاتبان یهودی در عکس العمل به این عمل و شنیدن بخشیدن گناهان از سوی عیسی به هم دیگر گفتن چرا این شخص کفر میگوید مگر بجز خدا کسی میتواند گناه اشخاص را بیآمرزد؟
 
باز در همین انجیل میخوانیم که سخن مسیح سخن پوچ و بیهوده نبود چرا که این کلماتی به یک مفلوجی گفته شده بود که مسیح او را در همان مکان شفا داد، و این شفا حقانیت مسیح را در گفتار او ثابت میکند.
 
این مقاله ادامه دارد تا قسمت دوم خدا یار و نگهدار شما عزیزان باشد.
 
 
برادر شما  یوحنا
 
 
 
 
 
 
                                            
 
 








 
 

۱۳۹۱ دی ۱۵, جمعه

آیا کتب مقدس از محمد پیامبر مسلمین میگوید؟ قسمت هفتم

با سلامی دوباره به شما عزیزان، دراین مقاله در مورد آیه ای ازانجیل یوحنا باب 14 آیه 16 میپردازیم.   مفسرین اسلامی معتقد هستند که این آیه در رتباط با سوره صف از قرآن در آیه 6 آمده است و این آیه اشاره به "محمد پیامبر اسلام" اشاره شده، و چنانکه مسیحیان معتقد هستند این آیه اشاره به  روح القدس ندارد.

در ابتدا آیه مذکور را برای علاقمندان مینویسم:

و من از پدر سوال میکنم و تسلی دهنده دیگر بشما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند. 
                                                                                                  انجیل یوحنا باب 14 آیه 16.


مفسرین اسلامی مدعی هستند، اشاره به آمدن  "تسلی دهنده" اشاره به نام "احمد" است و چون اسم احمد باز اشاره به نام "محمد" در سوره صف دارد پس این تسلی دهنده کسی نیست بجز محمد پیامبر اسلام.

این مفسرین این چنین استدلال میکنند که تلفظ صحیح "تسلی دهنده " در زبان یونانی باید Periclytos باشد و نه Paraclete است.  چنانکه قبلا گفتیم  مفسرین اسلامی این استدلال را از سوره صف در قرآن گرفتند. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:


وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿6﴾

ترجمه آیه:






و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت اى فرزندان اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را كه پيش از من بوده تصديق مى‏كنم و به فرستاده‏اى كه پس از من مى‏آيد و نام او احمد است بشارت کردم پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد گفتند اين سحرى آشكار است (6)


طبق آیه مذکور در قرآن، عیسی پسر مریم به بنی اسرائیل میگوید: من همان رسول خدا بسوی شما هستم و حالا به شما مژده میدهم که بعد از من رسولی بزرگوار که نامش "احمد" است بیاید.

ولی اگر حق جویان گرامی، به آیه 16 از باب 14 انجیل یوحنا توجه کنند خواهند فهمید که هرگز اینچنین ادعای در مورد این عبارت در آیه 16 بدست نمیآید. چرا که در بیشتر از 5366 نسخه دست نویس از عهد جدید به زبان یونانی، حتی برای یک نمونه، یک دست نویس  که کلمه "  Periclytos " که معنایی " شخص ستوده شده" به آن مفهومی که مفسران اسلامی مدعی هستند، وجود ندارد. 

 در عوض در تمامی نسخه های موجود عبارت "Paraclete"  موجود میباشد که به معنایی "تسلی دهنده یا مدافع" است. حال اگر با همدیگر به کلمات مسیح عیسی در آیه توجه کنیم خواهیم فهمید که منظور مسیح عیسی روح القدس است و نه شخصی بنام "احمد" و یا نامی دیگری .

عیسی مسیح به روشنی در آیه میگوید: لیکن تسلی دهنده یعنی روح القدس که پدر او را به اسم من میفرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم بیاد شما خواهد آورد. انجیل یوحنا باب 14 آیه 26. مسیح ادامه میدهد که این روح مدافع شما خواهد بود. انجیل یوحنا باب 14 آیه 16. یعنی کسانی که شاهدان او بودند...زیرا از ابتدا با او بودند. انجیل یوحنا باب باب 15 آیه 27. همچنین میتوان برای اطلاعات بیشتر به کتاب اعمال رسولان باب اول و دوم مراجعه کنند.

حال اگر به این گفته ها توجه کنیم، چنانکه خود پیروان اسلام قبول دارند "محمد" هرگز شاگرد و حواری مسیح عیسی نبود، از این رو میتوان گفت که "تسلی دهنده"  نمیتواند همان " Periclytos " باشد.

باز اگر به جملات مسیح عیسی در این آیه  توجه کنیم، او وعده میدهد که "تسلی دهندهتا همیشه با شما بماند.
 ولی آیا "محمد" تا به امروز زنده مانده است؟ چنانکه همه میدانند که او 14 قرن است که از دنیا رفته  و مقبره او در شهر مدینه میباشد. بنابراین او ویژگیهای آن تسلی دهنده موعود را ندارد.

در جملات مسیح عیسی آمده است که: شما او {تسلی دهنده} را میشناسید. آیه 17 از انجیل یوحنا باب 14، ولی آیا حواریون مسیح عیسی در آن زمان "محمد" را میشناختند؟  پاسخ این سوال مطلقا "خیر" میباشد، چونکه تاریخ شاهد است "محمد" 600 سال بعد از زمان شاگردان تازه  به دنیاچشم باز کرد و متولد شد.

مسیح عیسی به شاگردان خود گفت: که تسلی دهنده در شما میماند. آیه 17، آیا "محمد" قبل از دنیا آمدنش بصورت روح در این جهان وجود داشت؟   آیا محمد میتوانست   "در"   شاگردان باشد؟ شاید عده ای بگویند که بله "محمد" قبل از بدنیا آمدن بصورت روحی وجود داشته است، اگر چنین عقیده در میان مسلمین باشد باید  گفت:  این فقط یک عقیده    خیالی برای پیروان  این عقیده  است،چون هیچ مدرکی در قرآن و هیچ گونه احادیث  اسلامی   این موضوع را تائید نمیکند.   البته اگرهم به فرض این موضوع  صحت  داشته باشد. چطور او میتواند در شاگردان مسیح باشد ولی در نقطه مقابل شاگردان مسیح تعالیم متفاوت با تعالیم "محمد" به دیگران بدهند؟
  بنابرین "محمد" نمیتوانست حتی به مفهوم روحانی یا تعلیمی "در" مسیح عیسی و شاگردان او باشد.

عیسی به صراحت به شاگردان تاکید کرد که "تسلی دهنده" به "نام من" یعنی به نام مسیح عیسی فرستاده خواهد شد. به این آیه توجه کنید:

لیکن تسلی دهنده یعنی روح القدس که پدر او را باسم من میفرستد او همه چیز را بشما تعلیم خواهد داد و آنچه بشما گفتم بیاد شما خواهد آورد.                                                            انجیل یوحنا باب 14 آیه 26.


آیا مفسری در دنیا اسلام وجود دارد که قبول کند "محمد" توسط عیسی و بنام عیسی فرستاده شده است؟ مسلما خیر.

در ادامه آیات مربوطه میخوانیم که "تسلی دهنده ای" که عیسی وعده فرستادن آن را دارد، از "خود" سخن ندارد.

ولیکن چون او یعنی روح راستی آید شما را بجمیع راستی هدایت خواهد کرد زیرا که از خود تکلم نمیکند...
                                                                                                   انجیل یوحنا باب 16 آیه 13.

ولی آیا "محمد" شخصی بود که از خود و حتی بر خود شهادت نداده باشد؟   به سوره احزاب میرویم تا این مسئله برایمان روشن شود.

مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿40﴾

در آیه مذکور محمد در مورد خود میگوید: محمد رسول الله، و خاتم انبیاست.

چنانکه در آیه 40 از سوره احزاب  میبینیم  "محمد" بر خود شهادت داده است و از خود و بر خود تکلم کرده است.



حق جویان عزیز، یکی از رسالتهای "تسلی دهنده" این است که عیسی مسیح را جلال دهد. به این آیه توجه کنید:


او {تسلی دهنده} مرا جلال خواهد داد زیرا که از آنچه آن من است خواهد گرفت و بشما خبر خواهد داد.
                                                                                                         انجیل یوحنا باب 16 آیه 14.

حال اگر به گفته خود قرآن و پیروان اسلام توجه کنیم: آنان همیشه اذعان میکنند که پیامبر ایشان "محمد" برتر از عیسی و حتی خاتم انبیا است، در این صورت آیا "محمد"  میتواند پیامبری را که رتبه پائین تر از خود داشته باشد جلال دهد؟
جواب در مورد این سوال باید "خیر" باشد، زیرا به گفته اسلام و قرآن عیسی قبل از محمد آمده است و نمیتوان مورد جلال محمد واقع شود.

در مورد دیگری مسیح عیسی در مورد "تسلی دهنده" گفت: او بعد از اندک زمانی خواهد آمد.

زیرا که یحیی بآب تعمید میداد لیکن شما از اندک ایامی بروح القدس تعمید خواهید یافت.  اعمال باب اول آیه 5.

در حالی که از محمد تا 600 سال  بعد از مسیح هیچ   خبری از این شخص نبوده و او در این دنیا وجود نداشت، و این ثابت میکند که "تسلی دهنده" روح القدس میباشد.

لیکن تسلی دهنده یعنی روح القدس که پدر او را باسم من میفرستد او همه چیز را بشما تعلیم خواهد داد و آنچه بشما گفتم بیاد شما خواهد آورد. انجیل یوحنا باب 14 آیه 26.

بله چنانکه مسیح عیسی گفت آن تسلی دهنده بعد از اندک زمانی خواهد آمد و اینچنین شد. خواهش میکنم به کتاب اعمال باب اول و دوم مراجعه کنید. بار دیگر به روشنی پیدا است که ادعای مفسرین اسلامی هیچگونه پایه و اساسی ندارد.


خدا با شما عزیزان تا مقاله بعدی



برادر شما یوحنا