دوست عزیز، اگر شما امروز برای اولین بار به این مقاله نظر میاندازید. پشنهاد میکنم برای دنباله کردن این موضوع به قسمت اول این مقاله یعنی (چرا مسلمان نیستم قسمت اول) مراجعه کنید. موفق باشید.
در این قسمت که آخرین قسمت این مقاله است، فقط به چند نمونه از اشتباهات علمی و آیات متناقض قرآن میپردازیم و بعد از آن با شما عزیزان صحبت کوتاهی در مورد این مقاله دارم.
در همین ابتدا از شما عزیزان میخواهم به این آیات توجه کنید و ببیند که نویسنده قرآن چطور در حساب کردن اشتباه کرده است:
سوره النساء آیات 11 و 12 در مورد وراثت صحبت میکند:
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا ﴿11﴾
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿12﴾
ترجمه آیات به فارسی:
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مىكند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مىبرد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مىبرد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مىبرد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است (11)
و نيمى از ميراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ماترك آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كردهاند يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و يك چهارم از ميراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشيد و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم براى ميراث شما از ايشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كردهايد يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مىبرند كلاله [=بىفرزند و بىپدر و مادر] باشد و براى او برادر يا خواهرى باشد پس براى هر يك از آن دو يك ششم [ماترك] است و اگر آنان بيش از اين باشند در يك سوم [ماترك] مشاركت دارند [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش شده يا د ينى كه [بايد استثنا شود به شرط آنكه از اين طريق] زيانى [به ورثه] نرساند اين استسفارش خدا و خداست كه داناى بردبار است (12)
همانطوری که شما عزیزان متوجه شدید آیات فوق در مورد قوانین وراثت میگوید: که اگر یک مرد فوت شود و از او سه دختر و دو پسر و یک همسر باقی بماند: دختران 2/3 سهم، و پسران 1/3 سهم که هر دو بر اساس آیه 11 میباشد و همسر متوفی 1/8 سهم دارد که بر اساس آیه 12 است. که از ارث دریافت میکنند. دوستان توجه کنند که با این حساب میزان ارث داده شده بیشتر میشود.
حال عزیزان خود به این نمونه در سوره النساء آیه 176 توجه کنند.
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿176﴾
ترجمه آیه به فارسی:
از تو [در باره كلاله] فتوا مىطلبند بگو خدا در باره كلاله فتوا مىدهد اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد نصف ميراث از آن اوست و آن [مرد نيز] از او ارث مىبرد اگر براى او [=خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم ميراث براى آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصيب مرد مانند نصيب دو زن استخدا براى شما توضيح مىدهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزى داناست (176)
اگر آیات 11 و 12 همین سوره را با آیه فوق در نظر بگیریم، میزان کل ارث 15/12 میباشد.
حال از عزیزان میخواهد به نمونه دیگری در قرآن توجه کنند. اگر آیات ذیل را بخوانیم متوجه خواهید شد نویسنده قرآن شمارش ایام را در آیه 1000 سال و در آیه دیگر 50000 سال عنوان کرده است. که این نشانه تناقضات نویسنده میباشد.
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿4﴾
سوره المعارج آیه 4 حال به ترجمه آیه به فارسی توجه کنید:
فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مىروند (4)
حال به این آیه توجه کنید:
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿47﴾
سوره الحج آیه 47 حال به ترجمه آیه به فارسی توجه کنید:
و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مىكنند با آنكه هرگز خدا وعدهاش را خلاف نمى كند و در حقيقت يك روز نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مىشمريد (47)
یکی دیگر از تناقضات قرآن در مورد آفرینش زمین و آسمان است. به این آیات توجه کنید:
سوره البقره آیه 29:
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿29﴾
ترجمه آیه به فارسی:
اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست (29)
حال به آیه ای دیگری از قرآن در مورد آفرینش توجه کنید:
سوره النازعات به آیات 27 تا 30 توجه کنید:
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا ﴿27﴾ رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾ وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿30﴾
ترجمه آیات به فارسی:
آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است (27)
سقفش را برافراشت و آن را درست كرد (28) شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد (29)
و پس از آن [آسمان] زمين را با غلتانيدن گسترد (30)
عزیزان اگر آیه 29 سوره البقره را بخوانند متوجه خواهند شد که نویسنده قرآن مدعی است که خدا اول زمین را آفرید و بعد از آن آسمان را درست کرد. ولی در آیات 27 تا 30 در سوره النازعات نویسنده میگوید او اول آسمان را ساخت و بعد زمین آفریده شد. این هم یکی دیگر از تناقضات قرآن است.
آیا واقعا خداوند میتواند گوینده این همه تناقضات باشد؟
حال قابل توجه دوستانی که میگویند مطالب علمی زیادی در قرآن یافت میشود. به این آیات توجه کنید و به این نوع تناقضات را در این آیات پی ببرید:
سوره فصلت آیه 11:
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿11﴾
ترجمه آیه به فارسی:
سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمانپذير آمديم (11)
حال به سوره الانبیاء آیه 30:
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿30﴾
حال ترجمه آیه به فارسی:
آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمىآورند (30)
دوستان توجه کنند که در یک آیه قرآن میگوید: زمین و آسمان از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند. و در آیه 30 میگوید: ابتدا آسمان و زمین یکی بودند و بعدا از یکدیگر جدا شدند.
حال در مورد ریشه بیچارگی و بدبختی قرآن چه میگوید:
در سوره ص آیه 41 میگوید: شر و مصیبت از طرف شیطان است. توجه کنید:
وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿41﴾
و در سوره النساء آیه 78 میگوید: شر و مصیبت از طرف خدا است. توجه کنید:
أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿78﴾
حال ترجمه آیه به فارسی:
هر كجا باشيد شما را مرگ درمىيابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد مىگويند اين از جانب خداست و چون صدمهاى به ايشان برسد مىگويند اين از طرف توست بگو همه مصیبتها از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را دريابند (78)
و سوره النساء آیه 79 میگوید: شر و مصیبت از طرف خود انسان است. توجه کنید:
مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا ﴿79﴾
حال ترجمه آیه به فارسی:
هر چه از خوبيها به تو مىرسد از جانب خداست و آنچه از مصیبت به تو مىرسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است (79)
حال به یک تناقض دیگر در قرآن در مورد پرستش گوساله طلایی توجه کنید:
در سوره الاعراف آیه 149 ( البته در بعضی از قرآن ها این آیه 148 میباشد) میگوید: اسرائیلیان قبل از اینکه موسی نبی از کوه باز گردد آغاز به پرستش گوساله طلایی شدند. به آیه مذکور توجه کنید:
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ ﴿148﴾
حال ترجمه آیه به فارسی:
و قوم موسى پس از [عزيمت] او از زيورهاى خود مجسمه گوسالهاى براى خود ساختند كه صداى گاو داشت آيا نديدند كه آن [گوساله] با ايشان سخن نمىگويد و راهى بدانها نمىنمايد آن را [به پرستش] گرفتند و ستمكار بودند (148)
و در سوره طه آیه 91 میگوید: اما تا زمانی که موسی بازنگشته بود از توبه کردن سر باز زدند و به ستایش گوساله ادامه دادند. به آیه توجه کنید:
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى ﴿91﴾
حال ترجمه آیه به فارسی:
گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد (91)
و باز در رابطه با همین داستان در سوره طه آیات 85 تا 90 میگوید:
آیا هارون نیز در گناه قوم شریک بود؟ که جواب قرآن به این سوال، خیر است.
و در سوره الاعراف آیه 151 جواب میدهد: آری هارون هم گناه کار بود. به این آیات توجه کنید:
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ ﴿85﴾
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي ﴿86﴾
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ ﴿87﴾
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ ﴿88﴾
أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿89﴾
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي ﴿90﴾
حال ترجمه آیات به فارسی:
فرمود در حقيقت ما قوم تو را پس از [عزيمت] تو آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت (85)
پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد آيا اين مدت بر شما طولانى مىنمود يا خواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد (86)
گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينتآلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينتآلاتش را] همين گونه بينداخت (87)
پس براى آنان پيكر گوسالهاى كه صدايى داشت بيرون آورد و [او و پيروانش] گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و [پيمان خدا را] فراموش كرد (88)
مگر نمىبينند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زيانى ندارد (89)
و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفتهايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد (90)
در این آیات مشاهده میکنیم که هارون به قوم خود میگوید: همانند من پیروی کنید و این گوساله را نپرستید و فرمان مرا بپذیرید. و این در آیه نشان میدهد هارون در گناه قوم خود شریک نبود.
ولی حال به سوره الاعراف آیات 151 و 152 توجه کنید. این آیه میگوید هارون شریک گناه قوم خود شد. توجه کنید:
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿151﴾
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ ﴿
حال ترجمه آیات به فارسی:
موسى] گفت پروردگارا من و برادرم (هارون) را بيامرز و ما را در [پناه] رحمتخود درآور و تو مهربانترين مهربانانى (151)
آرى كسانى كه گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلتى در زندگى دنيا به ايشان خواهد رسيد و ما اين گونه دروغپردازان را كيفر مىدهيم (152)
یکی دیگر از تناقضات قرآن در مورد آفرینش انسان و اجنه است. در یکی از سوره های قرآن میگوید: آفرینش اجنه و انسانها فقط برای خدمت و پرستش خدا شکل گرفت و در سوره ای دیگر میگوید: آفرینش آنها بیشتر برای جهنم بوده است. توجه کنید:
سوره الذاریات آیه 56.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾
ترجمه آیه به فارسی:
و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (56)
حال به سوره الاعراف آیه 179 توجه کنید:
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ .... ﴿179﴾
ترجمه آیه به فارسی:
و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم.... ﴿179﴾
قابل توجه دوستانی که مدعی هستند کتاب قرآن کتابی علمی میباشد. لطفا به این آیه توجه کنید:
سوره المومنون آیه 14:
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴿14﴾
ترجمه آیه به فارسی:
آنگاه نطفه را به صورت علقه (خون بسته) درآورديم پس آن علقه را [به صورت] مضغه
( چیزی شبیه گوشت جویده شده) گردانيديم و آنگاه مضغه را استخوانهايى ساختيم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم آنگاه آفرينشى تازه ای دادیم آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است (14)
با خواندن این آیه باید گفت کتاب زیست شناسی که در دبیرستانها تدریس میشود. کتابی خرافی و سرشار از اطلاعات اشتباه در مورد نطفه انسان است.
دوستان عزیز و حق جویان گرامی، اگر بخواهیم اشتباهات تاریخی و علمی و زمانی که در قرآن آمده مورد بررسی قرار دهیم باید این مقاله در 200 قسمت و یا بیشتر ادامه پیدا کند.
من به شخصه فکر میکنم تا همین جا برای عزیزانی که خواستار تحقیق و تفکر در پیدایش قرآن باشند کافی باشد. لهاذا امیدوارم شما عزیزان، تمامی قسمتهای این مقاله را که تاکنون در 10 قسمت نوشته شده دنبال کرده باشید. نکات مهمی در رابطه با این مقاله است که باید یادآوری کنم. نمیدانم شما دوست عزیز چه کسی هستید شاید یک مسیحی هستید و این مقاله برای شما تاکنون جالب و مفید بوده باشد. ولی امیدوارم این مقاله برای شما ابزاری به عنوان تمسخر کردن ایمان و اعقاید دیگران نباشد. و از این اطلاعات بدست آورده نخواهید دیگر دوستانی که با شما هم عقیده نیستند محکم کنید.
امیدوارم که از معلومات بدست آمده با فروتنی و با محبت به دیگر عزیزان آنها را از بابل عظیم مطلع کنیم. و هرگز سعی نکنیم بابت اطلاعات بدست آمدن به کسی توهین و یا او را به تمسخر بگیرید. شاید بر عکس شما یک دوست مسلمانی هستید که تاکنون مقاله نوشته شده را دنبال کرده باشید و با این مقاله واقع بینانه برخورد کرده باشید و سوالاتی در ذهن شما هم در مورد پیدایش قرآن و تدوین کنندگان قرآن برایتان پدیدار گشته است.
امیدوارم این سوالات را در زندگی دنبال کنید تا پاسخ آنها برایتان روشن شود. شاید هم شما از آن دست دوستانی باشید که بابت خواندن این مقاله تعصب به خرج داده اید و بگوید اصلا به چه حقی این مسیحیان در مورد قرآن و اسلام مطلب نوشتند. چرا در مورد دین خود فقط تبلیغ نمیکنند. باز باید به این دوست عزیزان یادآوری کنم که اصلا قصد اینجانب تمسخر کردن دین و مذهب کسی نیست بلکه تنها تحقیق و تفحص در مورد کتابی است که مدعی میباشد از طرف خدا نازل شده و مدعی است کتابی بی نظیر و بی همتاست.
امیدوارم دوستان این را درک کنند و این اجازه را به امثال ما بدهند تا در مورد موضوعاتی که در کشورهای اسلامی اجازه تحقیق و حتی اجازه نقد به قرآن نیست داشته باشیم و در یک دنیای مجازی و دوستانه در جای که از سانسور خبری نیست، در جای که مقاله میتواند موضوعاتی را که در ممالک اسلامی نمیشود مطرح کرد بیان کرد.
در واقع دوستان باید توجه کنند که ما در برابر دو نوع کتاب قرار گرفتیم. یکی کتاب مقدس است که شامل تورات، صحفه انبیاء و انجیل و دیگری کتاب قرآن که دوستان مسلمان مدعی هستند این کتاب آسمانی است و از طرف خدا نازل شده است. هر دو کتاب مدعی هستند که از طرف خدا آمدند و پیغام خدا را برای بشریت آورده اند. ولی در واقع، اگر هر دو کتاب را مطالعه کنیم میبینم که هر دو کتاب مطالب متفاوتی از همدیگر دارند. پس باید نتیجه گرفت هر دو کتاب نمیتواند از طرف خدا آمده باشد در صورتی که هر دو متفاوت از یکدیگر هستند. شاید شما مسلمانی هستید که عقیده دارید تورات و همه صحفه انبیاء و انجیل تحریف شده اند و تنها قرآن بدون تحریف در دسترس عموم قرار دارد.
خطاب من به شما دوست عزیز این است که اگر شما از آن دست دوستانی باشید که عقیده دارید کتب مقدس تحریف شده هستند. باید گفت: پس شما هم باید به مسیحیان این اجازه را بدهید که ایشان به این عقیده داشته باشند که تنها تورات و صحف انبیاء و انجیل کتب الهی هستند و قرآن کتاب آسمانی نیست.
فقط باید هر دو گروه این را بدانند که باید برای ایمان خود دلیل حقیقی داشته باشند و نه موضوعات را بدون بررسی و بنا بر شنیدنیها ، دلایل کورکورانه را بدون آنکه دلیلی برای آن داشته باشیم، قبول کنیم.
دوست عزیز، خداوند از همه میخواهد که بدون تعصب و با دلیل او را قبول کنیم.
در اینجا از کتاب انجیل و قرآن دو آیه را یادآوری میکنم، دو آیه ای که در قسمت اول این مقاله ذکر شد. خواهش میکنم به این دو آیه توجه کند:
سوره التوبه در قرآن آیه 30 چنین میگوید:
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿30﴾
ترجمه آیه به فارسی:
و يهود گفتند عز ير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست اين سخنى است [باطل] كه به زبان مىآورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند شباهت دارد خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند (30)
دوستان و حق جویان گرامی توجه کنند که قرآن به صراحت آرزو میکند کسانی که مسیح عیسی را پسر خدا میدانند هلاگ شوند و آرزوی مرگشان را از خدا درخواست میکند.
حال به نوشته یوحنای رسول در رساله اول یوحنای رسول توجه کنید:
و آن شهادت این است که خدا حیات جاویدانی بما داده است و این حیات در پسر اوست. آنکه پسر را دارد حیات دارد و آنکه پسر خدا را ندارد حیات را نیافته است.
رساله اول یوحنا باب 5 آیات 11 و 12.
( به اطلاع دوستان عزیز میرسانم در ایامی نه چندان دور مقاله تحت عنوان: عیسی پسر خداست و منظور مسیحیت از این واژه چیست در این وبلاگ میگذارم)
دوستان و حق جویان عزیز مشاهده میکنیم که یک کتاب میگوید: رستگاری و یافتن حیات جاویدانی در ایمان به پسر خدا (مسیح عیسی) است. و هر کس به اوایمان آورد نه تنها حیات جاویدانی بدست میآورد بلکه او هم پسر خدا خوانده خواهد شد. و اما کتاب دیگری که باز ادعای سماوی دارد میگوید: تو زیر لعنت خدا و هلاکت خدا خواهی بود اگر مسیح عیسی را به عنوان پسر قبول دارید. و ادعا میکند که مسیح فقط یک پیغمبر بود و بس.
پس عزیزانی که همیشه از ما مسیحیان سوال میکنند که نظرتان در مورد قرآن و اسلام چیست؟ و انتظار دارند که به آنها بگویم بله قرآن هم کلام خداست.
باید به این عزیزان گفت ما نمیتوانیم دو کتاب را سماوی بدانیم و هر دو این کتب را از یک منبع بدانیم در صورتی که توضیح نجات و رستگاری و راه این کتب متفاوت است. در اصل باید گفت این دوکتاب با همدیگر متناقص هستند و نمیتوانند از یک منبع آمده باشند.
عزیزان: خداوند از همه ما میخواهد که کلام او را تحقیق کنیم تا حقیقت را در مورد او بدانیم مبادا در دام شیطان به اسم دین خدا در آن گرفتار شویم.
عزیزان نباید چشم بسته کتابی را قبول کنیم و بگویم این کتاب کلام خداست و از طرف خدا آمده است بدون آنکه در مورد کتاب مذکور تحقیق کرده باشیم. عزیزان برای تحقیق باید به زبان مادری و زبانی که با آن تحصیلات کردیم آن را تفحص کنیم و بدانیم که در آن چه گفته شده و چه مطالبی در آن ذکر شده است.
به دوستان مسلمان عزیز میگویم هدف این مقاله نشان دادن واقعیت های است که تاکنون بر خیلی از این عزیزان شاید فاش نشده است چرا که تعمق و تحقیق در پیدایش قرآن برای مسلمانان حرام و مکروه بوده و کسی حق ندارد در مورد ماهیت آن شک و تحقیق کنند.
عزیزان بدانند دلیلی محکم و ثابت شده از قرآن داریم که ثابت میکند این کتاب نمیتواند کلام خدا باشد و توسط انسان نفسانی تدوین شده است.
در 10 قسمت این مقاله دلایل زیادی در مورد پیدایش قرآن، جمع آوری قرآن، نسخه های قرآن و در مورد محتوای قرآن نوشتیم. و بر اساس این نوشته ها ما نمیتوانیم قبول کنیم که قرآن کتابی آسمانی و الهی است.
عزیزان باید توجه کنند اختلافات قرآن با تاریخ و اختلافات این کتاب با سایر کتب مقدس دیگر تنها این چند مورد نبوده که ما سعی کردیم آنها را در 10 قسمت بنویسیم.
اگر بخواهیم اختلافات تاریخی و نوشته های قرآن را بررسی کنیم باید صدها صفحه در مورد آن بنویسیم. البته این را هم نباید فراموش کنیم که مطالب خوبی هم در قرآن ذکر شده و نباید در این مورد بی انصافی به خرج دهیم و به گویم قرآن فقط مطالب خشونت و مسائل جنسی را برای بشریت عرضه کرده است.
اما باید به عزیزان بگویم هدف این مقاله نقد قرآن و نحوی پیدایش این کتاب بوده است. مثلا: بازگو کردن داستان های تاریخی قرآن که اصلا همخوانی با تاریخ داستانهای گفته شده در طول تاریخ ندارد. و یا اختلاف تاریخی کتب مقدس با قرآن کاملا مشهود است.
ما وقتی به مسائل تاریخی کتب مقدس که شامل تورات و دیگر صحفه انبیاء چون دانیال نبی، اشعیاء نبی، مزامیر داوود، کتاب سلیمان نبی، ذکریاء نبی، ملاکی نبی، و دیگر کتب انبیاء و همچون انجیل شریف با قرآن برمیخوریم و آنها را با همدیگر مقایسه میکنیم میبینم که تمامی این کتب همه و همه در یک مسیر و با یک هدف الهی نوشته شده در طول 1600 سال توسط 40 پیامبر و همگی یک پیغام به بشریت میدهند.
اما پیغام قرآن و نویسنده این کتاب پیغامی دیگری به بشریت ارائه میدهد. و در اساس به طور کلی با دیگر کتب مقدس الهی متناقص هستند. این مسئله را باید اینطور بازگو کنم که در کتب مقدس ما با خدای آشنا میشویم که او خدای خالق، او خدای ماوری ما انسانها است او ملقب به پدر آسمانی و خدا محبت است. خدای که ما را صورت خود آفریده است.اما متاسفانه این انسان از دستورات این خدا سرپیچی کرده و متاسفانه گناه را وارد این جهان کرد و مرگ روحانی را برایمان به ارمغان آورد. کتب مقدس به ما میگوید این انسان کسی نبود بجز( آدم ) پدر همه ما انسانهای خاکی. یکی دیگر از تفاوتهای کتب مقدس و قرآن در این است که قرآن آدم را اولین پیامبر میخواند در صورتی که در مسیحیت و کتب مقدس هرگز آدم را پیامبر نمیخواند وفقط او را پدر همه نسلهای بشریت میداند که گناه توسط او بر زمین آمد و او وارد کننده گناه موروثی برای بشریت شد، او بود که از دستورات خداوند سرپیچی کرد و در نظر خدا ساقط شد.
عزیزان در کتب مقدس بعد از وارد شدن گناه به این جهان این خدا، با فرستادن یگانه پسرش مسیح عیسی بدنباله این انسان گمشده آمد تا او را نجات دهد. دوستان عزیز کتب مقدس بما میگویند که مسیح عیسی آمد و محبت خدای پدر را در مرگش بر روی صلیب برای ما انسان آشکار کرد. کلام خدا بما میگوید: سه روز بعد از مرگ مسیح عیسی بر موت غلبه کرد و بار دیگر به آسمان نزد پدر آسمانی رفت تا شفاعتی میان انسان و خدا شود و باز کلام خدا میگوید هر کس به او ایمان آورد نجات خواهد یافت. کلام خدا باز بما میگوید: در زیر آسمان نامی دیگر به انسانها داده نشده تا بدان نجات یابند بجز نام مسیح عیسی. او روزی خواهد آمد تا ملکوت حقیقی را در جهان بر پا کند. این داستان کتب مقدس است، این پیغام تمامی انبیاء و صحفه انبیاء و انجیل شریف است.
ولی میبینم که پیغام قرآن طوری دیگر بیان شده، قرآن میگوید: خدا ما را خلق کرده، انسان گناه کرده، ولی گناه انسان ذات انسانی را در آدمی تغییر نمیدهد. گناه موروثی نیست و این انسان فقط از طریق کارهای خوب به بهشت راه پیدا میکند ( البته اگر خدا بخواهد ) انسان در اسلام در حال خطا کردن است چون انسان ( جایز خطاست ) برای همین خدا انبیاء را فرستاده تا مردم را به ( صراط مستقیم ) هدایت کنند و این انبیاء خود بی خطا هستند،
( البته قرآن و اسلام نمیگوید اگر انبیاء بی خطا { معصوم از گناه } هستند چطور آدم که مستقیم به دستور خدا پشت کرد و گناه کرد او از اولین پیامبران است.)
قرآن پیغام میدهد که انبیاء به مردم گفتند که به روز قیامت و خدا ایمان داشته باشید و کارهای نیک کنید تا به بهشت بروید. و اگر کارهای بد انسان از کارهای خوبش کمتر باشد به جهنم میروم. خدا تاکنون 124000 پیامبر فرستاده و در آخر محمد خاتم همه این پیامبران است. و انسان با اطاعت کامل از قرآن و دستورات اسلام و علمای دینی میتوانیم امید داشته باشیم که خدا آنها را ببخشد و به بهشت راه پیدا کنند. (البته طبق آیات قرآن همه به جهنم میروند حتی شما دوست مسلمان. به این آیه توجه کنید:
وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا ﴿71﴾
ترجمه آیه به فارسی:
و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن [جهنم] وارد مىگردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است (71) )
دوستان عزیز و حق جویان گرامی، واقعا پیغام تورات، صحفه انبیاء و انجیل کاملا با قرآن متفاوت است. ما در انجیل با خدای آشنا میشویم که رابطش با انسان بر اساس عشق و محبت بنا گذاشته شده و میخواهد از طریق یگانه پسرش مسیح عیسی وارد زندگیمان شود، کسی که برای گناهانمان بر روی صلیب جان خود را داد نه اینکه ما در راه او جان دهیم بلکه او در راه ما فدا شد.
خدای که ما در قرآن با او آشنا میشویم خدای بزرگ و عظیمی است که از ما انسانها به طور کامل میخواهد از دستوراتش اطاعت کنیم. او حتی شیطان را برای گمراهی ما انسان آفریده تا به واسطه اطاعت از شیطان راه را برای جهنمی شدن مهیا کند.
پس دوستان وعزیزان، صحبت همه ادیان یکی نیست، راه همه آنها یکی نیست. گفتار همه ادیان، گفتار نیک،کردار نیک و پندار نیک نیست. انجیل به ما میگوید به مسیح عیسی ایمان آورید تا نجات حقیقی داشته باشید. مسیح میگوید: من راه و راستی و حیات جاویدان هستم. و هیچ کس نزد پدر (خدا) جز به وسیله من نمیآید.
شما دوست مسلمان شاید حرف مرا رد کنید. اما ای عزیزان شما هم به ما مسیحیان این حق را بدهید که فقط حرف انبیاء و مسیح عیسی را قبول کنیم و بگویم کلام خدا میگوید:
او اول وآخر است واحتیاجی ندارد که بعد از او پیامبری بیاید و او را پیامبر خدا بدانیم.
امیدوارم که این مقاله پاسخ آن عزیزانی را داده باشد که همیشه سوال میکنند: نظر شما مسیحیان در مورد قرآن و محمد پیامبر اسلام چیست؟
با درود فراوان به شما عزیزان که تا این قسمت با من همراه بودید. امیدوارم این مقاله موجب آگاهی عزیزانی بوده باشد که تاکنون در مورد پیدایش قرآن تعمق نکرده بودند، و در آخر از شما عزیزان مسلمان میخواهم که به جای قرائت عربی قرآن از متن کامل فارسی آن را استفاده کنید و در مورد نوشته های آن تعمق و تفکر کنید.
تا مقاله بعدی خدا با همه عزیزان باشد.
برادر شما یوحنا