هر یک از ما ایمانداران باید از خود سوال کنیم: محور اصلی زندگی من در مسیحیت چیست؟ هر یک از ما باید
بدانیم، محور اصلی در یک زندگی مسیحی شناخت خدا، پسرش عیسی مسیح و آوردن ثمرات میباشد.
مسیح عیسی در انجیل یوحنا فرمود:
"
شما مرا برنگزيديد، بلكه من شما را برگزيدم و شما را مقرّر كردم تا شما برويد و
ميوه آوريد و ميوه شما بماند تا هر چه از پدر به اسم من طلب كنيد به شما عطا
كند. انجیل یوحنا باب 14 آیه 16
همینطور پولس رسول در رساله رومیان باب 7
آیه 4 گفت:
" بنابراين، اي برادرانِ من، شما نيز بوساطت جسد
مسيح براي شريعت مرده شديد تا خود را به ديگري پيونديد، يعني با او كه از مردگان
برخاست، تا بجهت خدا ثمر آوريم."
مسیح عیسی
در مثال برزگر درباره چهار نوع از افراد سخن میگوید، که این
چهار گروه کلام خدا را می شنوند. در دسته دوم و سوم کسانی بودند که بی ثمر ماندند
در حالی که آخرین گروه کسانی بودند که "كلام را شنيده، آن را مي فهمد
و بارآور شده، بعضي صد و بعضي شصت و بعضي سي ثمر مي آورد." برای
اطلاعات بیشتر به انجیل متی باب 13 آیه 23 مراجعه کنید.
پس
بنابراین چیزی که خدا برای ما مسیحیان درنظر داشت این نبود که فقط به او ایمان بیاوریم،
وهیچ تغییری نکنیم و همان درختی باشیم که قبلا هم بودیم و همان ثمری را بدهیم که
قبلاً هم می دادیم. عزیزان باید توجه کنند که "مثمر ثمر بودن ما" برای خدا اهمیت دارد. بگذارید تکرار کنم: خواست خدا این
نیست که ما تنها در جریان زندگی خود باشیم. خدا ما را مخلوقی خاص آفرید، به ما عطیه داد.. و به ما
مأموریتی داد: تا برویم و ثمر بیاوریم. خدا به تک تک فرزندانش عطیه داده است. خدا
از جوانترین تا مسن ترین، از فقیرترین تا ثروتمندترین و از بی سواد تا باسوادترین
فرزندانش را بطور منحصر به فردی عطیه داده است و می خواهد که ایشان ثمر بسیار بیاورند.
خداوند درانجیل یوحنا
باب 15 میفرماید:
" جلال پدر من آشكارا ميشود به اين كه ميوه
بسيار بياوريد و شاگرد من بشويد."
انحیل یوحنا باب 15 آیه 8
و همچنین مسیح عیسی میگوید:
" «من تاك حقيقي هستم و پدر من باغبان است. ... هر
چه ميوه آرد آن را پاك ميكند تا بيشتر ميوه آورد." انجیل یوحنا باب 15 آیات اول و دوم
عزیزان
میبینم که وقتی فرزندان ثمر می آورند، پدر آسمانی وجد می کند. می بینیم که او از آنهایی
که ثمر آورند بطور خاصی مراقبت میکند و آنها را پاک می سازد تا بیشتر ثمر بیاورند. این را
باید بدانیم که پدرآسمانی تنها نمی خواهد که ما ایمانداران در تاک شاخه داشته باشیم
... بلکه می خواهد که شاخه هایی بسیار پرثمر داشته باشیم. شاخه هایی که تا
بالاترین حد ظرفیت خود ثمر می آورند. امروزه بسیاری از مسیحیان بی حرکت در گوشه ای
نشسته اند و منتظرند تا شخص دیگری، یک نفر که "حرفه ای" است
بیاید و"نقش آنها را
بازی کند"
زیرا آنها می گویند که ما "حرفه ای" نیستیم. اما پطرس و دیگران (که اکثراً ماهیگیر
بودند) در قرن اول مسیحیت در این مورد "حرفه ای" نبودند. آنها فارق
التحصیل از هیچ دانشگاهی نبودند. تنها مدرکی که داشتند در ماهیگیری بود. افراد
دیگری نیز هستند که با اینکه ایمان آورده اند اما تغییر مشهودی در زندگی شان صورت
نگرفته است. اصلاً زندگی مسیحی بدون تغییر و بدون ثمر کاملاً با مشخصاتی که کلام
خدا در مورد ایمانداران میدهد در تضاد و ضد و نقیض میباشد. با این گفته نیز منظورم
این نیست که مسیحیان پرحرارت که برای خدا و کلامش غیورند، مرتکب اشتباه نمی شوند.
آنها نیز خطا می کنند. متاسفانه بسیاری از ایمانداران گفته های کلام خدا را نادیده می گیرند که و از آن مثل استفاده میکنند
که میگوید: "هم رنگ جماعت (جهان)
شو ... مسیحیان واقعی نه تنها فقط برای
مشراکت و پرستش به کلیسا میروند، تا با دیگر عزیزان خداوند را عبادت کنند بلکه دید
آنها به خداست و می خواهند که در او رشد کنند. می خواهند به او و پسرش نزدیک و
نزدیک تر شوند. می خواهند تا حد امکان مسیح را در زندگی شان نشان دهند. مسیحیان
پرشور اشتیاق ثمر آوردن و رویای مسیح را دارند. و خبر این است که خدا می خواهد ما
نیز یکی از آنها باشید. می خواهد ما نیز یک مسیحی پرحرارت باشید. و یا به بیان دیگر، می خواهد یک مسیحی باشید که
مشتاق خداست. یک مسیحی گرم و نه ولرم آنچه که در کتاب مکاشفه باب 3 آیه 15 میگوید.
می خواهد مسیحی ای باشیم که شکوفه داده و تا بیشترین حد ممکن ثمر آورد. این محور
اصلی زندگی یک مسیحی باید باشد.
حال شاید
سوالی برای عزیزان مطرح شود که "ثمر چیست؟"
در
مورد این واژه باید به بیان ساده گفت که
ثمر، همان زندگی تغییر یافته، زندگی با محوریت مسیح و نوعی از زندگی است که ما می
میریم تا مسیح از طریق مان زیست کند. خواهش میکنم در این رابط به رساله غلاطیان باب 2 ایات 19 20 را
مطالعه کنید.
یک زندگی ایماندار واقعی در مسیح عیسی بجای رضامندی خود یا دیگران، رضامندی خدا را می
طلبد. یک زندگی که موضوع اصلی و تمرکز و اولویتش خداوند زنده است. کتاب مقدس در این مورد میگوید:
" ليكن ثمره روح، محبّت و خوشي و سلامتي و حلم و
مهرباني و نيكويي و ايمان و تواضع و پرهيزكاري است،كه هيچ شريعت مانع چنين كارها
نيست. و آناني كه از آنِ مسيح مي باشند، جسم را با هوسها و شهواتش مصلوب ساخته
اند. اگر به روح زيست كنيم، به روح هم رفتار بكنيم."
رساله غلاطیان باب 5 آیات 22 تا 25
عزیزان
باید بدانند که منظور از "روح" در این آیات حضور انسانیتی تازه یعنی "مسیح در ماست". اگر زندگی ایمانی
خود را بر اساس این انسانیت تازه بنا کنیم آنگاه ما میتوانیم ثمراتی که در آیه مذکور آمده تولید
کنیم یعنی شخصیتی که انسانیت تازه با مسیح دارد. اگر رساله افسسیان را مطالعه کنیم
بهتر به این موضوع پی خواهیم برد.
" زيرا كه صنعت او هستيم، آفريده شده در مسيح عيسي
براي كارهاي نيكو كه خدا قبل مهيّا نمود تا در آنها سلوك نماييم." رساله
افسسیان باب دون آیه 10
از این
آیه پی خواهیم برد که خدا از پیش کارهای نیکی را که باید در آنها قدم برداریم فراهم
کرده است. مانند درختی که کاشته شده و باید میوه بیاورد، خدا از قبل به هریک از ما
بطور منحصر بفرد عطیه ای داده است. تنها کاری که باید بکنیم این است که در مسیری
که خدا از قبل تهیه دیده است قدم برداریم. قدم برداشتن در این چیزهاست که سبب می
شود پدر آسمانی خشنود شود و ما ثمر بیاوریم. همچنین اگر اول پطرس باب 4 آیات 7 تا 11
مراجعه کنیم متوجه میشویم که کلام خدا می
گوید:
" لكن انتهاي همه چيز نزديك است. پس خردانديش و
براي دعا هشيار باشيد. و اوّلِ همه با يكديگر بشدّت محبّت نماييد زيرا كه محبّت
كثرت گناهان را مي پوشاند. و يكديگر را بدون همهمه مهماني كنيد. و هر يك بحسب
نعمتي كه يافته باشد، يكديگر را در آن خدمت نمايد، مثل وكلاء امين فيض گوناگون خدا.
اگر كسي سخن گويد، مانند اقوال خدا بگويد و اگر كسي خدمت كند، برحسب توانايي كه
خدا بدو داده باشد بكند تا در همه چيز، خدا بواسطه عيسي مسيح جلال يابد كه او را
جلال و توانايي تا ابدالآباد هست، آمين." رساله اول پطرس باب 4 آیات 7 تا 11
موضوعات مختلفی در این آیات هست که می گوید ما باید
آنگونه "باشیم". در دعا هشیار باشید. یکدیگر را بشدت محبت نمایید. بدون همهمه مهمان نواز باشید. همچنین
آیات می گوید که هریک از ما نعمت یا عطیه ای از خدا داریم. خدا به تک تک فرزندانش
بطور منحصر به فردی عطیه و نعمت داده است. ما نیز مانند اعضای بدن که منحصر بفرد
در بدن قرار داده شده و کاربرد خاص خود را
دارند، منحصر بفردیم: خدا ما را نیز در بدن مسیح، کلیسا قرار داده است و بطور
منحصر بفرد برای عملکرد در آن مکان عطیه یافته ایم. برای اطلاعات بیشتر به رساله اول قرنتیان باب 12 آیات 12 تا 27 مراجعه کنید.
سخن پولس در اینجا تنها یک چیز است: "عملکرد" خدا تنها افراد
خاصی را عطیه نداده است؛ خدا تنها کشیشی و شبانان را عطیه نداده است. آیات بالا
تنها مربوط به گروهی خاص از مسیحیان نمی شود. بلکه مخاطب آن تمامی مسیحیان از جمله
"برادر و خواهر" گرامی شما هستید.
عزیزان دقت
کنند که در آیات می گوید: "یکدیگر را
خدمت نمایید".
عطیه که خداوند به شما داده این نیست که آن را در خود محبوس کنید، بلکه آن را داده، تا یکدیگر را خدمت کنیم. من
شما را خدمت می کنم و شما نیز من را.
متاسفانه امروزه
واژه "خدمت" تنها برای افرادی با نقش های مذهبی به کار رفته
است.
آیا تنها شبانان باید خدمت کند؟
در حالی که دیگران که کشیش و شبان نیستند و جایگاهی روحانی ندارند تنها خدمت
شوند و خدمتی نکنند؟
این دیدگاهی است که مستقیم ویا غیر مستقیم در
افکار بسیاری از ایمانداران نقش بسته است. اما کلام خدا چیز دیگری به شما و من تعالیم میدهد و این
نوع دیدگاه، دیدگاه خدایی نیست و کتاب مقدس هم از آن حمایت نمی کند. دیدگاهی که
کلام دارد این است: هر یک از ما بطور منحصر بفرد از خدا عطیه یافته و در بدن
مسیح قرار داده شده ایم. چیزی به اسم افراد روحانی و افراد غیر روحانی در کتاب
مقدس وجود ندارد. طبق کتاب مقدس همه ما از دید خدا "شبان"
هستیم. ببینید پطرس این موضوع را اینگونه بیان کرده است:
" لكن شما قبيله برگزيده و كهانت ملوكانه و
امّت مقدّس و قومي كه مِلك خاصِّ خدا باشد هستيد تا فضايل او را كه شما را از
ظلمت، به نور عجيب خود خوانده است، اعلام نماييد."
رساله اول پطرس باب
دوم آیه 9
و
باز همچنین همان رساله میگوید:
" شما نيز مثل سنگهاي زنده بنا كرده مي شويد به
عمارت روحاني و كهانت مقدّس تا قرباني هاي روحاني و مقبول خدا را بواسطه
عيسي مسيح بگذرانيد."
رساله اول پطرس باب دوم آیه 5
هر یک از
این آیات از ما انتظار دارد که طبق عطیه خود عمل کرده و یکدیگر را خدمت کنیم. چیزی
که پطرس در اول پطرس 4:
7-11 می گوید
این است که مشغول چیزی شوید که خدا عطیه آن را به شما داده است. و بر عطیه خود
تمرکز کرده و آن را انجام دهید.
عزیزان
باید خوب توجه کنند که موضوع این نیست که آیا ما "مأموریت" ی
داریم یا نه. زیرا در اصل هر یک از ما مأموریت دارد و این یک حقیقت است. پطرس در رسالات خود می گوید که مشغول این
مأموریت و مشغول خدمتی شوید که عطیه اش را یافته اید.
اما برای
اینکه سوء تفاهم پیش نیاید باید گفت که پیش نیاز اشتغال به عطیه مان داشتن رابطه
ای پویا و زنده با خداوند عیسی مسیح است. به این آیات توجه کنید:
" و براي اين دعا مي كنم تا محبّت شما در معرفت و
كمال فهم بسيار افزونتر شود. تا چيزهاي بهتر را برگزينيد و در روز مسيح بي غشّ و
بي لغزش باشيد، و پر شويد از ميوه عدالت كه بوسيله عيسي مسيح براي تمجيد و حمد
خداست." رساله فیلیپیان باب اول
آیات 9 تا 11
پس باید
بدانیم که میوه های عدالت "از سوی عیسی مسیح هستند" نه
از قدرت خودمان. وعلاوه بر این "نتیجه میوه های عدالت نیز تمجید و حمد خداست". همانطور که خود عیسی در انجیل یوحنا باب 15 توضیح می
دهد، او تاک است و ما شاخه های آن:
" در من بمانيد و من در شما. همچنانكه شاخه از خود
نميتواند ميوه آورد ا گر در تاك نماند، همچنين شما نيز اگر در من نمانيد. من تاك
هستم و شما شاخهها. آنكه در من ميماند و من در او، ميوه بسيار ميآورد
زيرا كه جدا از من هيچ نميتوانيد كرد. ... جلال پدر من آشكارا ميشود به اين
كه ميوه بسيار بياوريد و شاگرد من بشويد." انجیل یوحنا
باب 15 آیات 4و 5 و همچنین 8
پیش نیاز
اینکه میوه آوریم این است که در تاک بمانیم. و این موضوع ما را مطلع میکند که ما تاک
نیستیم، بلکه مسیح عیسی تاک است و ما شاخه
های آن تاک. غیر ممکن است شاخه ای بدون اینکه در تاک بماند میوه آورد. همین موضوع
برای ما نیز صادق است: اتحاد ما با مسیح سبب می شود که شاخه ها (ما) ثمر آوریم. در این مثال، شاخه ها
راهی برای تاک هستند تا ثمر بیاورند، تا زمانی که ما در مسیح بمانیم، وی از طریق ما
آشکار می شود؛ تاک از طریق ما زندگی خواهد کرد و ثمر خواهد داد. بنابراین داشتن
رابطه ای گرم با خدا پیش نیاز خدمت و رفتن در پی کار های نیکویی است که خدا برای
مان تدارک دیده است. خدایی که می خواهیم خشنودش سازیم. و از طریق اتحاد با مسیح و
ماندن در مسیح است که ثمر به بار می آید و طبق گفته فیلیپیان این ثمر "توسط
عیسی مسیح" آورده می شود.
کمی که به
پیش برویم، می بینیم که مسیح درباره انبیای کذبه سخن گفت و فرمود که آنها را از
میوه هایشان خواهیم شناخت. در این رابط شما عزیزان را دعوت میکنم که در
ادامه قسمت دوم این مقاله این موضوع را دنبال کنید. پایان قسمت اول ادامه دارد..............
برادر شما
کشیش یوحنا مارو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر