۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه

چرا مسلمان نیستم؟ قسمت دوم

دراین مقاله به جزعیات بیشتری در مورد پیدایش قرآن اشاره میکنیم.
 چنانکه دوستان عزیز در مقاله اول  خواندند کتابهای صحیح البخاری برای اهل تسنن بسیار قابل اعتماد و حالتی تقدسی دارد. در این مقاله سعی میشود نه تنها از احادیث اهل تسنن استفاده شود بلکه از کتب اهل شیعه و محقیقان  ایرانی در این رابطه استفاده شود تا جزعیات بیشتری در مورد پیدایش قرآن مورد تحقیق قرار بگیرد. برای اینکار در همین ابتدا با اشاره به مقاله ای از یک محقیق و نویسنده اسلام شناس ایرانی بنام دکتر حسین مدرسی استاد اسلامی شناسی در دانشگاه پینسون آمریکا که ایشان هم از حوزه قم  و هم از دانشگاه آگسپورت  انگلستان فارغ التحصیل شدند استفاده شود. ایشان درحال حاضردر دانشگاه پیستون آمریکا تدریس میکنند. دکتر حسین مدرسی چند سال پیش در پائیز 1380 شمسی مقاله ای به زبان انگلیسی منتشر کردند که خوشبختانه این مقاله  به زبان فارسی ترجمه شده است. این مقاله به نام هفت آسمان نام گرفته و از انتشارات آن مربوط به سازمان اسلامی در شهر قم ایران میباشد.  این سازمان در مورد تحقیقات ادیان و مذاهب تحقیق میکند.  
برای اطلاع بیش در مورد پیدایش قرآن میخواهیم  به این نشریه یعنی هفت آسمان   سال سوم شماره یازدهم پائیز 1380 شمسی استفاده کنیم. تیتر این نشریه به نام (بررسی ستیزهای دیرین در باره تحریف قرآن) میباشد. آقای دکتر حسین مدرسی  معتقد است در تاریخ اسلامی همیشه  بحثی و موضوعی در  میان اهل تسنن و شیعیان در مورد تحریف قرآن بوده وهست.  موضوعی که دکتر حسین مدرسی به آن اشاره میکند  از این قرار است:
آیا امکان دارد که در زمان عثمان و یا حتی ماقبل آن آیاتی در قرآن در مورد علی {خلیفه چهاره اهل تسنن و امام اول شیعیان} وجود داشته است که به مرور زمان این آیات از قرآن حذف و یا سانسور شده باشند؟
البته چنانکه دوستان عزیز میدانید همیشه این موضوع {امامت علی} مورد جدال هر دو مذهب اسلامی بوده و هست.
به مقاله مذکور میرویم ببین صحبتهای آقای دکتر حسین مدرسی در مورد این موضوع چیست؟  او معتقد است که چنانکه از منابع اهل تسنن مشهود است، روایتهای آنها این را تائید میکنند قرآن بطور کامل جمع آوری نشده است و یا تدوین  نشده است.  او همچون معتقد است نه تنها شیعیان بلکه اهل تسنن هم به این موضوع اذعان میکنند که قرآن به صورت کامل جمع آوری نشده است و این تنها صحبتهای شیعیان نیست.
دوستان عزیز باید توجه داشته باشند تا اینجای کار محققین اسلامی  تاکید دارند، که قرآن کامل نبوده و درست جمع آوری نشده است. در مقاله  هفت آسمان آقای دکتر حسین مدرسی سعی کردند که از منابع مختلفی اسلامی این موضوع {درست جمع آوری شدن قرآن} را  ثابت کند.
در مورد ترجمه مقاله مذکور آقای حسین مدرسی باید این را یادآوری کنم که متاسفانه در ایران سعی میشود که مقالات به صورت سلیقی ترجمه شود از این بابت آقای حسین مدرسی درشماره مقاله بعدی هفت آسمان خود از این موضوع شکایت کردند و مدعی شدند که عزیزان در این سازمان مقاله او را بصورت صحیح ترجمه نکردند. برای نمونه به قسمتی از نوشته ها و بعد به ترجمه مقاله ایشان در این سازمان اشاره میکنم:
در ابتدا مقاله (بررسی ستیزهای دیرین در باره تحریف قرآن) آقای دکتر حسین مدرسی اشاره میکند که در زمان خود محمد پیامبراسلام هم آیاتی از قرآن حذف  و یا فراموش شده است. آیاتی که خود قرآن آنها را نسق مینامد و یا به عبارتی الله آنها را بعد از مدتی از قرآن کنسل کرده است.
مثلا به این آیات توجه کنید:
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿106﴾
ترجمه فارسی
هر حكمى را نسخ كنيم يا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم بهتر از آن يا مانندش را
مى‏آوريم مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست (106)
سوره البقره آیه 106.
شاید با خواندن آیه بالا شما عزیزان هم همانند خیلی از دوستان  سوالی در ذهن تان بوجود آمده است که:   مگر خدا در ابتدا نمیدانست که آیه نازل شده خوب و صحیح  نیست و بعد مجبور به نزول آیه ای بهتر از آن میشود و آیه مورد نظر را حذف میکند؟
پس در اینجا با ذکر خود آیه متوجه میشویم که آیاتی از قرآن  به فراموشی سپرده شده است و  مشکلاتی برای قرآن در زمان خود محمد پیامبر اسلام بوجود آورده باشد.
آقای دکتر حسین مدرسی در مقاله خود با اشاره به تاریخ اسلام میگوید:  که جنگی بعد از دو سال بعد از وفات محمد پیامبر اسلام  به نام یمامه   میان مسلمانان در صحرا با رقیبان خود در  یمامه  اتفاق میافتد و جنگ خونین پدیدار میشود، و در این جنگ بسیاری از قاریان و حافظان قرآن کشته میشوند.  آقای دکتر مدرس در این مقاله به کتابهای مثل کتاب تاریخی یعقوبی و دیگر کتب اشاره میکند که تعداد  کشته شدگان را در جایی 360 نفر و به روایتی دیگر 500 نفر و روایت دیگر 700 نفر و روایت دیگر 1200 نفر اعلام میکند. روایتهای دیگر در باره این جنگ اشاره میکند که از اسم و نام حافظان و قاریان قرآن زیاد در میان کشته شدگان به چشم نمیخورد.
آقای حسین مدرسی میگوید در احادیث اهل سنت روایتهای فراوانی است دال بر از دست رفتن بخشی از وحی قبل از آنکه ابوبکر قرآن را جمع آوری کند. یعنی آیاتی از قرآن بودند که به زمان عثمان نرسید که در قرآن جمع آوری شود و جزوی از قرآن امروزی شوند.
دوستان گرامی، اگر زمان ابوبکر را  تا  این قسمت در نظر بگیرم تاریخ اسلامی بما نشان میدهد که هنوز به زمان عثمان نرسیدیم و این اتفاقات در تاریخ اسلام اتفاق افتاده است. به عنوان مثال: در  مقاله هفت آسمان با اشاره به احادیث و روایات آمده است: روزی عمر به جستجوی و به دنبال آیه ای خاص از قرآن میگشت که به صورت کامل  آن آیه را بیاد میآورد، ولی با ابراز تاسف عمیق میگوید: که تنها شخصی  که این آیه را مثل من بیاد داشته است در جنگ یمامه کشته شده است. چنانکه در مقاله اول خواندیم عثمان از شخصی بنام ثابت بن زاید خواست که قرآن را جمع آوری کند و یکی از شروط ثابت بن زاید برای جمع آوری قرآن این بود که برای نوشتن هر آیه باید دو شاهد حاضر باشند. در نتیجه این شرط یکی از شهود این آیه خاص کشته شده و دیگر شاهد تنها نمیتوانست آن آیه را نگارش کند و به آیات قرآن اضافه کند. در ادامه آقای حسین مدرسی میگوید در نتیجه آن آیه از دست رفته است. در مثلی دیگر دکتر حسین مدرسی اشاره میکند: آیه دیگری در مورد مجازات رجعه عمر بیاد میآورد که بابت نداشتن دو شاهد در مورد این آیه او نتوانست این آیه را به قرآن اضافه کند. و بعد ادامه میدهد بعدها سحابه و از جمله عایشه جوانترین همسر محمد پیامبر اسلام  آن آیه را بیاد آوردند. برای اطلاعات بیشتر در مورد سن همسر محمد پیامبر اسلام روایتهای اسلام اهل سنت و شیعه با همدیگر توافق دارند به چند حدیث از هر دو فرقه اسلام توجه کنید:
پیامبر اسلام وقتی با من {عایشه} ازدواج کرد که من شش یا هفت ساله بودم. وقتی ما به مدینه آمدیم، چند زن آمدند، وقتی من در حال تاب بازی بودم پیش من آمدند، مرا بردند، آماده و آرایشم کردند، بعد مرا نزد پیامبر خدا بردند، و او وقتی من نه ساله بودم با من جماع کرد. او مرا جلوی در نگه داشت و من از خنده در حال ترکیدن بودم.
 منابع از: سنن ابو داوود 31٫4915 و 31٫4916 , 31٫4917
منقول است از عایشه: من در حضور پیامبر با عروسکهایم بازی میکردم و دختر بچه های دیگر که دوستان من بودند نیز با من همبازی میشدند. وقتی پیامبر خدا به مکان بازی من وارد میشد آنها (دوستان عایشه) پنهان میشدند، اما پیامبر آنها را صدا میکرد تا بیایند و با من بازی کنند. (بازی با عروسک و تصاویر ممنوع است، اما برای عایشه مجاز بود زیرا در آن زمان وی هنوز دختر کوچکی بود، و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود.
منابع از:  فاتح البری ج.13 ص.143) صحیح بخاری 8٫73٫151
سومین (زنی که محمد با او ازدواج کرد): عایشه دختر ابو بکر (بود)، با او در مکه ازدواج کرد در حالی که 7 سال سن داشت و غیر از او با هیچ دختر باکره ای ازدواج نکرد، و در زمانی که او 9 سال سن داشت به او دخول (تماس جنسی) کرد و این اتفاق 7 ماه بعد از وارد شدنش به مدینه بود، و (عایشه) تا زمان خلافت معاویه زندگی کرد.
منابع از: بحار الانوار جلد 22 برگ 202

عائشه دختر ابو بكر، پيغمبر عايشه را در مكه تزويج كرد در حالى كه هفت سال بيش نداشت، حضرت رسول جز عايشه با زن بكرى نكاح نكرد، و در نهمين سال عمرش با وى زفاف كرد، و اين زفاف پس از هفت ماه اقامت در مدينه انجام گرفت و عايشه تا دوران خلافت معاويه در دنيا بود.
منابع از: زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام‏ (ترجمه:إعلام الورى بأعلام الهدى)،شيخ طبرسى‏، مترجم: عزيز الله عطاردى‏،ناشر: اسلاميه‏،تهران‏:چاپ اول‏،1390 ق.‏ برگ: 213

 در اینجا لازم است در مورد  یکی از تناقض فقه اسلامی و قرآن در مورد مجازات زنا  صحبت کنیم. مجازت زنا با مجازات رجعه به هم ربط دارد. بر حسب فقه اسلامی مجازات زنا سنگسار میباشد ولی در خود قرآن برای این عمل، مجازات دیگری در نظر گرفته شده است. این مجازات در قرآن صد ضرب شلاق میباشد. خواهش میکنم به این آیه توجه کنید:
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿2﴾
سوره النور آیه 2
و حال ترجمه این سوره
به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان
داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر
آن دو حضور يابند (2)

  این مسئله  سوالی را در ذهن خوانده قرآن و اسلام پدیدار میکند که چرا مجازات قفه اسلامی و قرآن با همدیگر متناقض هستند؟   محقیقان اسلامی در جواب این مسئله میگویند که در زمان محمد پیامبر اسلام دو آیه در مورد سنگسار وجود داشته  ولی آنها  در قرآن قید نشدند.
دکتر حسین مدرسی ادامه میدهد که عایشه همسر محمد پیامبر اسلام  صحیفه در اختیار داشته که دو آیه از قرآن بر آن نوشته شده که یکی از این آیه ها مربوط به مجازات رجعه {سنگسار} بوده است. که در زیر رختخواب خویش نگهداری میکرده و زمانی که محمد پیامبر اسلام وفات یافت و اهل خانه اش مشغول تشیع جنازه او {محمد} بودند حیوانی اهلی وارد خانه میشود و آن صحیفه را میخورد و این آیات از بین میرود و دیگر در قرآن  نوشته  نشد.
 و باز ادامه میدهد که همچنین عمر آیات دیگری از قرآن بیاد میآورد که از قرآن حذف شده و یا از بین رفتند یکی از این آیات در مورد وظیفه شناسی در مورد والدین و دیگری در مورد جهاد بوده است. سه تن از روجال متخصص قرآن در آن زمان اسلامی بنامهای ثابت بن زاید، عبداله بن عباس و ابی بن کعب از آن آیات حمایت کردند. اما باز آن آیات وارد قرآن نشدند.
 دوستان گرامی، میبینم که با تائید ثابت بن زاید باز آن آیات وارد قرآن نشدند و کاملا حذف شدند. باید نتیجه بگیریم، این قرآن چطور کامل میباشد؟ چرا که شخص چون ثابت بن زاید شهادت میدهد  قرآن درست جمع آوری نشده یعنی کسی که مسئول جمع آوری قرآن در زمان عثمان شده بود.
دکتر حسین مدرسی ادامه میدهد انسدان مالک آیه ای را بیاد میآورد که در ایامی که برخی از مسلمانان در نبردی کشته شدند این آیه نازل شد اما بعدا حذف گردید.
حال در مورد ترجمه مقاله آقای دکتر حسین مدرسی خود میپردازیم. آقای دکتر مدرسی میگوید مترجمان  مقاله مرا از زبان انگلیسی به فارسی چنین ترجمه کردند:
عبداله بن عالم دانشمند عمر یعنی نسل دوم بعد از محمد پیامبر اسلام  و همچنین فقهای بعدی از عبداله  مدعی بودند که بخشی از قرآن قبل از جمع آوری آن از بین رفته است.
اما در متن انگلیسی این مقاله نمیگوید بخشی از قرآن قبل از جمع آوری آن از بین رفته است. بلکه تاکید میکند خیلی از متن قرآن از بین رفته است.  دکتر حسین مدرسی در مقاله خود به این واژه اشاره میکند:
much

 در این رابط سوالی از دوستان و حق جویان گرامی دارم آیا شما عزیزان تاکنون این روایتهای اسلامی را شنیده اید؟
اگر جواب شما به پاسخ مطرح شده خیر باشد به شما عزیزان این حق را میدهم چون در کشورهای اسلامی به عزیزان یاد نمیدهند که در مورد قرآن تحقیق کنید. این روایتها از شخصیتهای درجه اول اسلامی  و شخصیهای است که در قرن اول هجری با محمد پیامبر اسلام در ارتباط بودند.
زمانی که روایتها نقل و قول میکنند  و همچنین محقیق اسلام شناس دکتر حسین مدرسی تاکید میکند که  فقهای بعدی مدعی هستند که خیلی از قرآن حذف شده و از بین رفته است. دیگر کسی در دنیای اسلام نباید مدعی شود این قرآنی که امروزه در دسترس میباشد همان قرآن است که بر سینه محمد پیامبر اسلام  نازل شده و با احساس غرور به همگان بگویند ما خوشحال هستیم قرآن امروزی همان قرآنی است که بر سینه محمد پیامبر اسلام نازل شده است و هیچ کم و کاستی در آن نیست.
 این مدارک  و روایت ها از معتبرترین روایتهای موجود در جهان اسلام است که توسط محقیقان  اسلامی روایت شده است.
برای تحقیق بهتر قرآن بهترین راه موجود این است که دوستان قرآن را با دقت بخوانیم و در معنی فارسی آن دقت بیشتری کنیم. یکی از مهم ترین دلایل تاکید دوستان مسلمانان بر دینشان و نپذیرفتن دیدگاه های دیگران در مورد قرآن نخواندن متن فارسی آن و دقت نکردن آنان در معنای فارسی قرآن است .
آیا تا حالا از خودتون پرسیده اید، چرا روحانیون شیعه وسنی تاکید زیادی بر  خواندن متن عربی قرآن دارند ؟
و در مسابقات و جشنواره های مختلف  فقط برخواندن قرآن با صدای زیبا و کشیده آن، آن هم از روی متن عربی  برگزار می شود؟
چرا معمولا به خواندن از روی متن ترجمه شده قرآن به زبان های مختلف بهایی داده نمی شود و به جای آن تاکید عجیبی روی انتشار قرآن های رنگارنگ با خط عثمان طاها می شود؟
امید است جواب این سوالات را خود دوستان مسلمان عزیز پیدا کنند.
دوستان و حق جویان عزیز تا اینجای مقاله در مورد ایام جمع آوری قرآن در زمان عمر نوشته شده و حال برای ادامه جمع آوری و پیدایش قرآن به زمان  عثمان میرویم.
دکتر حسین مدرسی در مقاله خود ادامه میدهد و میگوید: اخبار مشابه ای خصوصا در مورد مصحف عثمانی ذکر شد این اخبار اذعان دارد که بسیاری از صحاف برجسته
 بخش های از وحی که آنها  از پیامبر و یا به طریق دیگر شنیده بودند در مصحف عثمانی یافت نمیشود. او ادامه میدهد و میگوید:  (ما آیاتی داشتیم که در این کتاب {قرآن} نیست)  
برای مثال: ابی بن کاعب سوره البینه را به شکلی که ادعا میکرد از پیامبرشنیده است میخواند در این سوره دو آیه دیگری بوده، که در محصف عثمانی ثبت نشده است.
 همچنین نظر وی این بود که متن ا صلی سوره الاحزاب فضون تر بوده است. او دوباره آیه رجع را بیاد میآورد که از متن اصلی حذف شده بود از مدعای وی زید بن ثابت و عایشه است که گفت:
                        در دوره پیامبر این سوره منظور سوره الاحزاب  سه برابر اندازه فعلی امروزه بوده گرچه زمانی که عثمان قرآن را جمع آوری میکرد تا همین بخشی را که در محصف اش موجود است یافت.
 و حذیقه بن یمان که 70 آیه را یافت که از محصف عثمانی حذف شده بود آیاتی که خودش پیشتر در دوره حیات پیامبر میخوانده است. همچنین به نظر حذیقه بن یمان سوره برائت به شکل موجود در مصحف عثمانی تنها یک چهارم و یا یک سوم آن چیزیست که در دوره پیامبربود.
 مالک بن عناث محدث و فقیه بر جسته قرن دوم هجری یکی از شخصیتهای مشهور اسلامی و موسسه فرقه مالکی {یکی از فرقه های مذهب اهل تسنن} از همین نظر حمایت کرده است.
 ایشان از کدوم نظریه حمایت کردند؟
                            ازسوره برائت  که در دوره پیامبر سه یا چهار برابر سوره امروزی برائت از قرآن بوده است. همچنین روایاتی موجود است که سوره الحجر و سوره النور اندازه متفاوتی با سوره های امروزی داشتند.
ابو موسی اشعری یکی دیگر از الهیاتدانان اسلامی اهل تسنن دو سوره طویل را بیاد میآورد که از هر یک فقط یک آیه را به خاطر داشته است.
 دوستان عزیز باید این را در نظر بگیرند که این شخصیتها از بزرگترین شخصیتهای اسلامی وفقهای معتبردوره اولیه اسلام هستند که چنین در مورد آیات قرآن اعتراف میکنند.
      دکتر حسین مدرسی در ادامه میگوید: ابو موسی اشعری دو سوره طویل را بیاد میآورد که از هر یک فقط یک آیه را بخاطر داشت که وی توانسته بود آنها را در مصحف عثمانی بیاورد. یکی از دو آیه ای که او بیاد میآورد این بود: ( اگر فرزند آدم دو دره از طلا داشته باشد باز بدنبال دره سوم میگردد ) برای اطلاع دوستان عزیز برسانم این آیه در قرآن موجود نیست وفقط در ذهن ابو موسی اشعری بوده است. در ادامه میگوید همچنین از دیگر صحابه چون ابی بن کعب بن قیس وجود این آیه نقل شده است (که این آیه وجود داشت اما در حال حاضر در قرآن موجود ندارد) .
و باز از مسلمه بن مخلد انصاری بازگو میکند که او هم تاکید میکند که دو آیه دیگرذکر کرده شده که در مصحف عثمانی حذف شده بودند و در حال حاضر در قرآن موجود نیست.
 عایشه همسر پیامبر اسلام از این فراتر رفته و میگوید آیه سومی هم در این ارتباط حذف شده است. در دو سوره کوتاه بنام لهب و العلق در مصحف ابی بن کعب، ابن عباس و ابو موسی اشعری ثبت شده بود (یعنی در این سوره ها آیات اضافه داشتند که در حال حاضر در قرآن امروزی یافت نمیشوند)
                              ظاهر این دو سوره برای عمر و دیگر صحابه آشنا بوده گرچه هیچ اثری ازاین دو سوره در مصحب متداول یافت نمیشود. (منظور مصحف عثمان) یافت نمیشود.
     در مصحف ابن مسعود (شخصی مشهور در تاریخ اسلام است) سوره الحمد و سوره الفلق و سوره الانشقاق  اصلا وجود نداشت. (منظور ابن مسعود در این رابطه این است که این سوره ها آیاتی از قرآن نبوده و فقط یک مورد دعا میباشند برای خواندن شخص مسلمان.
  و از خواندن این سوره ها میتوان دریافت که گویا شخصی از خدا طلب چیز را دارد و این خدا نیست که گوینده این مطالب باشد بلکه شخصی در برابر خدا در حال طلب خواستن است. در سوره الحمد  معروف به سوره {فاتحه} این موضوع کاملا مشهود است. به این سوره توجه کنید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿1﴾  الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿2﴾  الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿3﴾  مَالِكِ يَوْمِ
الدِّينِ ﴿4﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿5﴾  اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ﴿6﴾  صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ
عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ﴿7﴾
ترجمه این آیات به فارسی
به نام خداوند رحمتگر مهربان (1)  ستايش خدايى را كه پروردگار جهانيان (2)  رحمتگر
مهربان (3)  [و] خداوند روز جزاست (4)  [بار الها] تنها تو را مى‏پرستيم و تنها از تو
يارى مى‏جوييم (5)  ما را به راه راست هدايت فرما (6)  راه آنان كه گرامى‏شان داشته‏اى
نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان (7)

در ادامه دکتر حسین مدرسی در مقاله خود میگوید:  قرآنی که بن مسعود داشت این سوره ها (منظور سوره های الحمد، الفلق و الانشقاق) جزئی از قرآن بن مسعود نبودند.
گرچه در این مصحف کلماتی اضافی و عباراتی بود که در مصحف عثمانی حذف شده بود.
در اینجا باید این را به دوستان عزیز بنویسم که مسئله تنها چند کلمه و یا چند عبارت نیست چرا که در کتابی مشهوری بنام (تاریخ شواهد متن قرآن) از نویسنده ای بنام آلفرد جفری یکی از مشهورترین اسلام شناسان قرن بیستم استاد دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک آمریکا این کتاب مربوط به سال 1937 میلادی میباشد که بر اساس کتابی بسیار مهم کلاسیک بنام (الکتاب مصاحیف) متعلق به  ابن ابی داوود نگارش شده است.
در تحقیقات اسلامی شناس مشهور آلفرد جفری از کتاب مصاحیف ابی داوود مشخص شده که در بین مصحف ابی مسعود و مصحف عثمان بیش از صد {100} صفحه اختلاف کلماتی و جمله ای موجود است.
دراینجا میتوان به سخنان آقای دکتر حسین مدرسی که میگوید: گرچه که در این مصحف منظور {مصحف ابن مسعود}  کلماتی اضافی و عباراتی بودند که در محصف عثمانی حذف شده است، باید گفت مسئله تنها چند کلمه و یا تنها چند عبارات نبوده بلکه در تحقیقات اسلام شناس مشهور آقای الفرد جفری صحبت از صد {100} صفحه از لیست های است که نشان میدهد اختلاف در این دو نسخه قرآن  بیش از آنچه بیان میشود میباشد. و باید در اینجا به دوستان عزیز بگویم این عمق اختلافات این دو نسخه را نشان میدهد و میتواند به آن  پی برد.
دکتر حسین مدرسی ادامه میدهد: همچنین او {ابن مسعود} و بسیاری از صحافه دیگر آیاتی را در مصحف هایشان ثبت کردند که با مصحف عثمانی تفاوت داشته است. در مقاله آقای  دکتر حسین مدرسی نام تمامی نویسنده گان اهل تسنن و شیعه با مدرک بصورت زیر نویس موجود و ارائه شده است.
                                   او  ادامه میدهد به همین گونه اخبار فراوانی روایت شده است که علی {امام شیعیان} بعد از وفات پیامبر تمام بخشهای قرآن را گرد آورد و آن را به صحافه پیامبر عرضه کرد اما آنها نسخه او را رد کردند و او {علی} مجبور شد مصحف  خود را به خانه بازگرداند. (البته این ادعا از طرف شیعیان میباشد) و مدرکی در این مورد ارائه نمیدهد.      و باز او ادامه میدهد که اهل تسنن هم این موضوع را در روایت های خود دارا هستند. این اخبار متظمن این نقطه اند که تفاوت های چشمگیری بین مصحفهای مختلف قرآن وجود داشته است. و این موضوع ثابت میکند که واقعا در پیدایش قرآن و جمع آوری آن در میان پیشگامان اسلامی تفاوتهای بسیار است.
  پس در نتیجه به عزیزانی که همیشه به ما پیام میدهند و میگویند قرآنی که امروزه در دسترس دارند همان قرآنی است که  محمد بجا گذاشته و نقطه ای و یا همزه ای از آن جا بجا نشده و ابوبکر آن را جمع کرد و عمر و عثمان  آن را استاندارد کردند باید گفت:
ای عزیزان شما بدون تحقیق دارید چشم خود را بر منابع اسلامی میبندید. از شما محبان خواهش میکنیم که برای تحقیقات بیشتر به منابع اسلامی مراجعه کنید.
شاید دوستان عزیز در اینجا بگویند که بیشتر منابع این مقاله از اهل تسنن میباشد اما دوستان عزیز نباید فراموش کنند که آقای دکتر حسین مدرسی اسلامی شناس شیعه مذهب میباشد و ادعای او در کتاب هفت آسمان این است که به اهل تسنن ثابت کند.
 که این تنها شعیان نیستند که به نسخه های قرآن شک دارند این را همه میدانند نه تنها شعیان اینطور فکر میکنند، بلکه با برکار بردند منابع اهل تسنن به آنها میگوید شما هم به نسخه های اولیه قرآن بصورت شک نگاه میکنید.
 دوستان عزیز مسلمان نباید بگویند این اختلافات را غیر مسلمانان برایمان نوشتند بلکه باید واقع بین باشند و ببیند که این منابع همه و همه منابع اسلامی و شخصیتهای اسلامی هستند که را برایشان رقم زدند ولاغیره.
دعای من برای شما عزیزان این است، اگر به چیزی ایمان دارید واقعا با تحقیق این ایمان را باور کنید ایمانی با شواهد تاریخی و نه ایمان کورکورانه که از والدین خود به ارث بردیم.  پایان قسمت دوم 
ادامه دارد...
تا مقاله سوم شما عزیزان را به خدای زنده میسپارم.
برادر شما یوحنا

هیچ نظری موجود نیست: