۱۳۹۳ شهریور ۱۷, دوشنبه

آزمایش کنید، آیا در ایمان هستید؟ قسمت دوم



چنانکه در فصل اول این مقاله  اشاره شد.  هر ایمانداری باید خود را آزمایش کند، آیا در ایمان ثابت و پایدارمیباشد یا خیر؟  در این رابطه دلایل زیادی از آیات کتاب مقدس برای شما عزیزان یادآوری شد. این بار با بررسی وسوسه ها در ایمان  فصل دوم را دنبال میکنیم. در رساله یعقوب باب اول آیات 14 و 15 آمده است:

 

" لكن هر كس در تجربه مي افتد وقتي كه شهوت وي او را مي كَشَد و فريفته مي سازد. پس شهوت آبستن شده، گناه را مي زايد و گناه به انجام رسيده، موت را توليد مي كند."

 ما به عنوان یک ایماندار  نباید تسلیم وسوسه ها شویم. زمانهای پیش میآید که باید میان خدا و "امیال خود" یکی را انتخاب کنیم. زمان هایی که باید از میان پیروی از خدا و طریق های خود یکی را انتخاب کنیم. هر دو راه ها سختی خواهند بود. در چنین مواقعی، افرادی که در دسته دوم از مثل مسیح قرار دارند خدا را رها کرده و در پی شهوات خود می دوند. اگر در چنین شرایطی فرد توبه و بازگشت ننماید عواقب بسیار مخربی در پی خواهند بود.

 

در انجیل مرقس باب 4 آیه 17 علت از دست دادن ایمان توسط  گروه  دوم و یا دسته دوم در روایت از مثل برزگر بازگو شده است. همانطور که پولس درمورد نتایج جفا می گوید: "هيچ كس از اين مصائب متزلزل نشود"  مراجعه شود به  رساله اول تسالونیکیان باب سوم آیه سوم.

مصائب و محنت ها افرادی که دسته دوم در مورد آنها صادق است، متزلزل می کنند. گرچه در ابتدا این افراد ایمان آوردند، اما در برابر وسوسه ها و محنت ها با ثبات نیستند. به محض اینکه وسوسه ها و مصائب وارد شوند، این افراد ترجیح می دهند "مسیح را انگار" و  راهشان را عوض کرده و به مسیر زندگی قبلی خود بازگردند.

 

یکی دیگر از وسوسه های که ایمانداران را به خود جذب میکند، طمع و پول دوستی میباشد. پولس رسول در رساله اول تیموتائوس باب 6 ایات 9 و 10 چنین میگوید: 

 

" اما آناني كه مي خواهند دولتمند شوند، گرفتار مي شوند در تجربه و دام و انواع شهوات بي فهم و مضرّ كه مردم را به تباهي و هلاكت غرق مي سازند. زيرا كه طمع ريشه همه بديها است كه بعضي چون در پي آن مي كوشيدند، از ايمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند."

 

اگر با کتاب مقدس و شخصیتهای مندرج در آن آشنا باشیم. پی میبریم افرادی هم بودند که با داشتن ثروت و اموال دنیوی، هرگز مال دنیا را بر خدا ترجیح ندادند. برای نمونه میتوان به ابراهیم در کتاب پیدایش باب 13 و ایوب مرد خدا اشاره کرد.

زمانی که  ایوب  اموالش را از دست داد  عکس العمل  او بسیار شگفت انگیز بود.

 

" آنگاه ایوب برخاسته جامه خود را درید و سر خود را تراشید و بزمین افتاده سجده کرد* و گفت: برهنه از رحم مادر خود بيرون آمدم و برهنه به آنجا خواهم برگشت! خداوند داد و خداوند گرفت! و نام خداوند متبارك باد!"  کتاب ایوب باب اول آیات 20 و 21

 

چیز جالبی که برای ما آشکار میشود این است که مشکل از خود ثروت نیست. بلکه مشکل  از طمع و پول دوستی  است. مشکل بلعام نبی این نبود که از خدا تقاضا نکرد، بلکه مشکل وی این بود که "مزد ناراستي"  را به قدری دوست می داشت که در پی آن رفت.  برای اطلاعات بیشتر به رساله دوم پطرس باب 2 آیه 15 مراجعه کنید.

 

مانع دیگری که بر سر راه رشد در ایمان و بذر کلام خدا قرار دارد، اندیشه های دنیوی است. مسیح خداوند چنین به ما هشدار میدهد.

 

" پس خود را حفظ كنيد مبادا دلهاي شما از پرخوري و مستي و انديشه هاي دنيوي، سنگين گردد و آن روز ناگهان بر شما آيد."    انجیل لوقا باب 21 آیه 34

 

نگرانی ها و اندیشه های این دنیا قلب ایماندار را سنگین می سازد و تخم کلام خدا را خفه می کند. خدا بجای جایگاه نخست در مکانی پایین تر قرار می گیرد و به نوعی اینطور تصور می شود که او نمی تواند نیازها را بر آورده سازد. اینگونه میشود که پرداختن به نگرانی ها و اندیشه ها تبدیل به مسئولیت شخصی مان می شوند و آنها را آنطور که خود خدا از ما می خواهد به وی نمی سپاریم. ولی ما باید بدانیم که کلام خدا در رساله اول پطرس باب 5 آیه 7 به ما میگوید:

 

" و تمام انديشه خود را به وي واگذاريد زيرا كه او براي شما فكر ميكند."

 

وقتی خدا را با اندیشه ها و نگرانی هایمان بیگانه می پنداریم و آنها را بر دوش خود می گیریم، نتیجه این می شود که در کلام خدا بی ثمر  شویم. اگرچه زمانی کلام را شنیده بودیم و به آن ایمان آوردیم، اما دانه کلام را به حال خود رها کردیم تا توسط اندیشه ها و بی ایمانی مان برای سپردن اندیشه هایمان  خدا را فراموش کنیم.

همانطور که خداوند روشن ساخت، عیاشی (که امروزه باید به  آن "پارتی گرفتن دنیوی" ، "کلوپ رفتن" گفته شود) و  حتی مستی هم همین تأثیرات خطرناک را دارند.

 

مسیح عیسی در انجیل لوقا در رابطه با نتایج این دام بسیار سخن گفته است. یکی از مردان بسیار معروف خدا به نام سلیمان، نمونه ای بارز از نتایج و تأثیرات این دام است.

ثروتمند ترین پادشاه اسرائیل و کسی که خدا به قدری به او حکمت داده بود که پادشاهان دیگر  ممالک می آمدند تا به حرف هایش گوش کنند، در آخر "دل خود را از خدا و کلامش برگرداند". همانطور که در کتاب اول پادشاهان باب 11 آیات 1 تا 9 می خوانیم:

 

"و سليمان پادشاه سواي دختر فرعون، زنان غريب بسياري را از موآبيان و عَمّونيان و ادوميان و صيدونيان و حِتَّيان دوست مي داشت. از امتهايي كه خداوند درباره ايشان بني اسرائيل را فرموده بود كه شما به ايشان در نياييد و ايشان به شما در نيايند مبادا دل شما را به پيروي خدايان خود مايل گردانند. و سليمان با اينها به محبت مُلْصَق شد. و او را هفتصد زن بانو و سيصد متعه بود و زنانش دل او را برگردانيدند. و در وقت پيري سليمان واقع شد كه زنانش دل او را به پيروي خدايان غريب مايل ساختند، و دل او مثل دل پدرش داود با يَهُوَه، خدايش كامل نبود. پس سليمان در عقب عَشْتورَت، خداي صيدونيان، و در عقب مِلْكُوم رِجْسِ عمونيّان رفت. و سليمان درنظر خداوند شرارت ورزيده، مثل پدر خود داود، خداوندرا پيروي كامل ننمود. ..... پس خشم خداوند بر سليمان افروخته شد از آن جهت كه دلش از يَهُوَه، خداي اسرائيل منحرف گشت كه دو مرتبه بر او ظاهر شده ..."    

    و همچنین  کتاب نحمیا باب 13 آیه 26 چنین میگوید:

 

" آيا سليمان پادشاه اسرائيل در همين امر گناه نورزيد با آنكه در امّت هاي بسيار پادشاهي مثل او نبود؟ و اگر چه او محبوب خداي خود مي بود و خدا او را به پادشاهيِ تماميِ اسرائيل نصب كرده بود، زنان بيگانه او را نيز مرتكب گناه ساختند."

و همچنین کتاب دوم سموئیل باب 12 آیات 24 و 25 و  اول پادشاهان باب 10 در این مورد به ما میگوید. که هیچ یک از اینها به معنای پایان نیکو برای سلیمان نبود. دلیل آن را هم باید "قلب منحرف شده او " تلقی شود. کتاب امثال باب دوم آیات 16 تا 19 باب 5 آیه 20  و باب 6 آیه 24 از همین کتاب.

متاسفانه قصر او (سلیمان) تبدیل به کلکسیونی از بانوان غیر اسرائیل شد و آن زنان دل او را از خدا منحرف ساختند. مراجعه شود به کتاب پادشاهات باب 11 آیه 3.

            

صرف نظر از اینکه انسانیت کهنه چقدر در تلاش است تا ما  را قانع کند که اشکالی ندارد اگر شما کمی در برابر گناه سست باشید،  ...  

اما عزیزان با این حرف ها متقاعد نشوید. کلام خدا می گوید "آيا آگاه نيستيد كه اندك خميرمايه، تمام خمير را مخمّر مي سازد؟"  رساله اول قرنتیان باب 5 آیه 6 

متاسفانه عزیزانی هستند که با شنیدن اینگونه سخنان سریع میگویند که ما زیر شریعت نیستیم و خود را برای این نوع اعمال دنیوی توجیه میکنند، ولی این عزیزان این را بدانید که هیچ نوع سازشی با گناه وجود ندارد که برای ثمر دادن شما مضر نباشد. گناه و همچنین اندیشه های این دنیا، طمعکاری و تمامی دیگر دام ها دل را سنگین، و خسته و می سازد. چه کسی تصورش را می کرد  کسی که بسیار با غیرت تعلیم می داد که از زنان غریبه دوری کنید. (برای نمونه به کتاب  امثال باب 5 مراجعه کنید) در آخر خود  گرفتار آنها شده باشد؟

 با وجود اینکه خدا سلیمان را نکوهش نمود چنانکه  در کتاب اول پادشاهان باب 11 آمده است وی متاسفانه تغییری  نکرد. قلبش به قدری سخت شد، که دیگر نمی توانست اشتباه خود را ببیند و یا نسبت به آن بی تفاوت بود.

 

و اما در مورد بدعتها و تعالیم دروغین این مسئله در اول تیموتائوس باب 6 ایات 20 و 21   آمده است. در این آیات  پولس رسول به تیموتائوس  میگوید:

 

" اي تيموتاؤس تو آن امانت را محفوظ دار و از بيهوده گويي هاي حرام و از مباحثات معرفت دروغ اعراض نما، كه بعضي چون ادّعاي آن كردند از ايمان منحرف گشتند."

 

همچنین همانطور که قبلاً هم درباره هيميناؤس و فِليطُس خواندیم:

 

" و كلام ايشان، چون اَكله مي خورد و از آنجله هيميناؤس و فِليطُس مي باشند كه ايشان از حقّ برگشته، مي گويند كه قيامت الآن شده است و بعضي را از ايمان منحرف مي سازند."   رساله دوم تیموتاوس باب 2 آیه 17

 

هیمیناؤس و فلیطس از حق برگشته و گفته بودند که قیامت انجام شده است. همانطور که از کلام خدا می توان دید، رسولان بار ها درباره تعالیم غلط و خطرناک هشدار داده اند. یوحنا هشدار داد که کسی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند ضد مسیح یا دجال است. رساله اول یوحنا باب 4 آیه 3.

 

" وليكن روح صريحاً مي گويد كه در زمان آخر بعضي از ايمان برگشته، به ارواح مُضِلّ و تعاليم شياطين اِصغا خواهند نمود، به رياكاري دروغگويان كه ضماير خود را داغ كرده اند؛ كه از مزاوجت منع مي كنند و حكم مي نمايند به احتراز از خوراك هايي كه خدا آفريد براي مؤمنين و عارفينِ حقّ تا آنها را به شكرگزاري بخورند."    رساله اول تیموتاوس باب 4 ایات اول تا  سوم

 

عزیزان باید همیشه این را در نظر بگیرند که بیایید مراقب باشیم که گوش هایمان به چه سویی است. این شخص نیست که چیزی را صحیح و یا غلط می کند، بلکه کلام خداست  که  میگوید: "چه صحیح و چه غلط است".

 آیا چیزی که می شنویم موافق کلام خداست؟

 مهم نیست که چیزی که می شنویم خوش آیند است یا خیر و یا اینکه آیا خلاف "سنت ها" است یا نه.

 تنها حقیقت می تواند شخص را آزاد کند. بقیه چیز ها، هرچه هم شبیه حقیقت باشد یا خوب و پر از علم و دانش به نظر برسد، اما اسارت می آورد.

 اگر امروز رابطه کسی با خدا در شرایط خوبی نیست، به اعتقاد من یکی از جدی ترین دلایلش وجود اعتقادات غلط مربوط به خدا و کتاب مقدس است: ما در ذهن هایمان خدایی را داریم که خودمان ساخته ایم و آن خدا قطعاً خدای کتاب مقدس نیست. آزمایش ها سبب بروز این چیزها هم می شوند.

 

چیزی که ما باید به آن معتقد باشیم، و نوشته های این مقاله آن را برایمان روشن میکند.  این است که زندگی ایمانی ما  در زمان اعتراف  به  "عیسی مسیح خداوند " پایان نیافتبلکه زندگی مسیحی در آن لحظه آغاز شده اما پایان نیافته است.

عزیزان باید در این مسابقه ای بزرگ بدویم و در جنگی نیکو بجنگیم. درستی یا نادرستی اقرار ما در ابتدای ایمان، روزانه با اعمالی که در هر روز انجام می دهیم مشخص می شود. آیا عیسی مسیح امروز خداوند ماست؟ همانطور که در رهنمود های پولس به تیموتائوس دیدیم:

 

" اي تيموتاؤس تو آن امانت را محفوظ دار ... "

 

وقتی دانه ای بر زمین می افتد، همان لحظه رشد نمی کند. پس کلام خدا هم به همین شکل میباشد. کلام پویاست. رشد می کند و به این رشد هم احتیاج دارد!

در هر سه مورد از دسته های که  در مثال برزگر ذکر آمده،  دانه جوانه زد اما تنها آخرین نوع آن بود  که ثمر آورد.

پس بیایید از نمونه پولس رسول پیروی کنیم و بجای اینکه خود را در پایان راه بپنداریم و فکر کنیم که جایزه را دریافت کرده ایم، و خود را در پی آن جایزه به حساب آوریم. خود را کامل ندانیم بلکه خود را در مسیر کمال بدانیم. تصمیم تقدیم کردن زندگی هایمان به مسیح  تصمیمی هر روزه است. آیا زندگی هایمان امروز از آن عیسی است؟ زندگی هایمان نمی توانند هم از آن او و هم از آن دنیا باشند. با این حال بسیاری ایمان دارند که می شود زندگی شان به هر دو تعلق داشته باشد.نتیجه چنین تفکری ریاکاری و دورویی است. اگر شما در چنین شرایطی هستید، راه برون رفتی وجود دارد. خدا می تواند به شما کمک کند. به او نزدیک شوید و او نیز به شما نزدیک خواهد شد. تصمیم بگیرید که چیزی با ارزش تر از او در زندگی هایتان نباشد. زندگی تان را کاملاً به او بدهید. چنانکه یعقوب رسول در باب 4 رساله خود در آیات 7 تا 10 میگوید:

 

" پس خدا را اطاعت نماييد و با ابليس مقاومت كنيد تا از شما بگريزد. و به خدا تقرّب جوييد تا به شما نزديكي نمايد. دستهاي خود را طاهر سازيد، اي گناهكاران و دلهاي خود را پاك كنيد، اي دودلان. خود را خوار سازيد و ناله و گريه نماييد و خنده شما به ماتم و خوشي شما به غم مبدّل شود. در حضور خدا فروتني كنيد تا شما را سرافراز فرمايد."

 

پس ای عزیزان چنانکه در رساله دوم قرنتیان باب 13 آیه 5 میگوید:

 

" خود را امتحان كنيد كه در ايمان هستيد يا نه.
 

برادر شما کشیش یوحنا

 

هیچ نظری موجود نیست: