۱۳۹۰ آبان ۳۰, دوشنبه

شواهد تاریخی در جان نثاری مسیح عیسی

همانطوری که همگان میدانند آزار و شکنجه و مخالفت مردمان در طول تاریخ با انبیاء خدا، بابت شرک و نبود ایمان در آن زمانها بخدا،  در میان پیروان مسیحیت و اسلام مواردی است که مورد  قبول  آنها است.
اما در حینی که شباهتهای در قبول این موضوع وجود دارد فرقهای هم دراین موضوع نهفته است. چرا که دوستان مسلمان عقیده دارند که انبیاء خدا متحمل آزار و تهمت و شکنجه شدند ولی به یاری خدا در آخر بر دشمنان خود غلبه کردند، برای نمونه به چند داستان مشترک مسیحیت و اسلام اشاره میکنم: نوح یکی از انبیاء و نخستین پیامبر اولوالعزم بود که طبق روایت اسلامی یکی از پسرانش به نام کنعان در طوفان منتسب به نوح غرق شد نوح 950 سال قوم خود را دعوت کرد اما قوم او که بت پرست بودند او را خیلی آزار دادند ولی در آخر نوح سوار بر کشتی شد و مشرکان نابود شدند.
 منابع: دانشنامه قرآن و تاریخ الانبیاء جلد اول صفحه 41.
ابراهیم هم یکی از پیامبران اولوالعزم بود که در زمان نمرود متحمل سختیهای زیادی شد و او را در آتش انداختند ولی خدا فرمود که آتش سرد شود و او از آتش نجات یافت و در آخر به یاری خدا بت پرستان را شکست داد و تمامی بتها را نابود کرد.
  یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم
  منابع قرآن، دایره المعارف تشبع جلد اول، تفسیر نمونه جلد دهم صفحه 397.
و همچون موسی بعد از این همه مشقت توانست بر فرعون غلبه یابد و خدا او را یاری کرد تا از دریا سرخ به سلامتی بگذرد. و همچون پیامبر مسلمانان با همه اذیت و آزار اهل مکه در آخر توانست مکه را به تصرف خود در بیاورد.
بر همین اصل دوستان مسلمان عقیده دارند که عیسی مسیح زجرهای فراوانی متحمل شد و دشمنانش میخواستند او را مصلوب کنند ولی  الله در آخر بر اثر معجزه توانست او را از مرگ نجات دهد و شخص دیگر را به جای او کشتند.
و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم   سوره انساء 157
سوالی که در این رابطه مطرح میشود این است:     چطور میشود شخصی را بجای عیسی  بگیرند و این شخص از خود دفاع  نکند و در این باره سکوت اختیار کند، آیا این  موضوع منطقی بنظر میاید؟
لحظه ای خود را به جای آن شخص بگذارید شما را اشتباهی به جای عیسی بگیرند و حکم اعدام شما را صادر کرده باشند آیا شما سکوت اختیار میکنید؟ آیا از اینکه شما آن شخص نیستید از خود دفاع نمی کنید؟
آیا این منطقی است: عیسی مسیح طبق شواهد 3 سال اندکی در یهودیه و جلیل و رود اردن خدمت کرد و همه مردم  روحانیان یهود و سیاسیون آن زمان ، مردم عامی و بازاریان چه خورد و بزرگ او را در این  چند سال به خوبی شناختند نه فقط او را بلکه خانواده او را هم  شناختند.
آیا مردم و حکام یهود میتوانستند چنین اشتباه بزرگی کنند و عیسی اصلی را در حین محاکم تشخیص ندهند؟

 دوستان عزیز باید بدانند که مرگ و مصلوبیت عیسی مسیح رکن اصلی مسیحیت را تشکیل میدهد در اصل مسیحیت، مسیح عیسی خود میبایستی رسالت ظلم و ستم را متحمل شود نه اینکه شخص دیگری این رسالت را به پایان برساند برای دوستان مسلمان این امر مهم است که عیسی مسیح هم مانند دیگر انبیاء اولوالعزم نجات یابد تا نشان داده شود که خدا در یاری رساندن به انبیاء خودش دچار شکست نمیشود و البته تصور شکست برای خدا غیر ممکن میباشد.
در اصل اگر داستان عیسی مسیح را از نظر اسلام بررسی کنیم میبینیم خدا برای اینکه عیسی مسیح را به کشتن ندهد  شخص دیگری را فدای این امر میکند.  که در این صورت هم یهودیان فریب خورده بنظر بیایند و هم عیسی نجات پیدا کرده باشد.
ولی این نوع داستان سرایی با گفته خود عیسی چقدر در تضاد است زمانی که به پطرس گفت: آیا جامی را که پدر بمن داده ننوشم. انجیل یوحنا باب 18 آیه 11.
در اختیار داشتن این همه  پیشگویی در عهد عتیق از زبان پیامبران مختلف در مورد مرگ و قیام عیسی چیز دیگری را به ما میآموزد بجز نویسندگان کتب مقدس افراد دیگری در طول تاریخ که مسیحی نبودند بر صحت این رویداد انگشت گذاشتند. برای مثال حاکم آسیا صغیر پلینی  Pliny که در سالهای 98 تا 117 میلادی زندگی میکرده به امپراطور وقت (تراژان) گزارش نامه ای فرستاده که از واقعه مصلوب شدن عیسی مسیح و پیدا شدن طرفداران مسیحیت برای اولین بارخبر داده است که تا به امروز باقیمانده است.
در حقیقیت پدیدار شدن جماعتهای مسیحی و تشکیل کلبسای مسیح بر پایه مرگ و قیام مسیح عیسی است. کسانی که واقعه مصلوب شدن عیسی مسیح را انکار میکند و آن را رد میکند در حقیقیت نمیخواهند این واقعه اتفاق افتاده باشد.
در خاتمه این را بنویسم مطمئن جماعتهای اولیه مسیحیت و کلیسای مسیح خود در این مرگ و قیام قوت گرفت ورشد و نمو کرد. پس در نتیجه این رشد و نمو جماعتها بر واقعیت مرگ و قیام مسیح عیسی ساخته شده است واقعیتی که پولس رسول این چنین از آن یاد میکند:
خدا در مسیح بود و جهان را با خود مصالحه میداد.
برادر شما یوحنا